سپید ها
سیاه هم که باشند
آفتاب سوخته اند
سلام.
درود بر دوست شاعرم جناب پیش بین عزیز .
زیباست . آغازی شاعرانه دارد .
ادامه ی سروده حرف دلی را زنده کرد و چه بهانه ای بهتر از اینکه مخاطب یک دوست باشد.
استاد شهریار در مورد شعر نو میگوید :(با این مضمون)
سبکی است که متولد شده . باید منتظر ماند و فرصت داد تا مراحل رشد خودش را طی کند .
........................
هر پدیده ای این مراحل را طی میکند اعم از اجتماعی و یا ادبی و سیاسی ووو
مقابله پدیده ی جدید و قدیم بین خودشان است نه عاملان آن .
به این شرح که هر کدام مسیر خود را طی کنند بدون جبهه گیری و مبارزه , تا هر کدام توانست به عنوان ارزش مقبول جامعه شد ماندگار شود .
اینجا مقابله ی ارزش ذاتی دو پدیده است و عاملان آن فقط به کیفیت می اندیشند نه مقابله و مبارزه.
این واقعیت بین شعر کلاسیک از نظر زبان امروز و دیروز هم صادق است .زبان امروز یک واقعیت است که بوجود آمده و مقبول جامعه شده ولی این بدان معنی نیست که زبان دیروز متروک است . و نگاه ما طوری ارزیابی کند که هر سروده ای رنگی از زبان دیروز داشت ارزش خواندن ندارد و بالعکس .
گاهی به مثل کاتولیک تر از پاپ . گروهی از بانیان سبک جلوتر میروند و حالت تدافعی میگیرند که نتیجه ی خوشایندی نخواهد داشت .
یا جبهه گیری شاعران سنتی در برابر شعر نو . که اگر نهاجمی باشد نتیجه اش بوجود آمدن سروده شما می شود ..
از یک دوست عزیز این سایت دیده ام. اگرچه تخصص شان غزل است .با کمال تواضع و خوشبینی زیر سروده ی سپید نوشته اند .: گر چه تخصص ندارم ولی بنظرم زیبا آمد.
نگاهی است منصفانه . که ستودنی است ..
قلم و طبع شما شاعرانه است و برای این حقیر لذتبخش و قابل احترام .
شاعرانگی مستدام و پاینده .
«««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««
سپاسگزارم جناب ذیفر گرامی که راهنمایی می فرمایید.