ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از شاگرد به استاد

حرف و حدیث هایی که این روزها می شنوم زخمی چند ساله را در دلم تازه می کند. چه کنم که کاری جز درد دل از من کوچکترین بر نمی آید.

از قرائن این چنین پیداست در فریادها
قیصر و سلمان و سیّد رفته اند از یادها
 
گرچه گوش آزار، اما گوش عادت می کند
راستش دیگر دل آزارند این فریادها
 
سکته ی شعری چنین از اختیاراتت نبود
شاعرا، حق می دهم این دفعه به نقّادها
 
باغ شعر این روزها از شاخه ی رعنا پر است
خار در آورده اند اما چرا شمشادها !؟
 
آخر از کفران نعمت شعر تر خشکید و رفت
هرز دارد می رود چون آب استعدادها
 
دل گواهی می دهد بر دوستی هامان ولی
جای امضا پر شده است از زخم استشهادها
 
فارسی قند است و شاعر ها همه در کار قند
نه، ترش رویی نمی آید به ما قنّادها
 
شعر می پنداشتم جان مایه اش از همدلی است
پس چرا درس کدورت می دهند استادها !؟

کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، همدلی ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/5 در ساعت : 18:10:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  6017


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1392/10/6 در ساعت : 0:29:52
سلام و عرض ادب اخوي
بسيار زيبا بود
ماجور باشي بزرگوار
عبدالله عمیدی
1392/10/6 در ساعت : 12:2:29
سلام
رندی مردان مرد از روی میدان داری است
ورنه ماندن کی شود ممکن پی فریادها؟
شکیبا غفاریان
1392/10/7 در ساعت : 10:17:47
سلام جناب فردوسی بزرگوار
خواستم یه بیت رو کپی کنم دیدم باید کل غزلو درج کنم اینجا
بنابراین منصرف شدم از این کار
زیبا بود مثل همیشه
قلم توانایتان هماره نویسا باد
حامد خلجی
1392/10/6 در ساعت : 1:8:16
آخر از کفران نعمت شعر تر خشکید و رفت
هرز دارد می رود چون آب استعدادها
----------------------------------
شعر می پنداشتم جان مایه اش از همدلی است
پس چرا درس کدورت می دهند استادها !؟


درود برشما جناب فردوسی عزیز
محمد شکری فرد
1392/10/6 در ساعت : 18:49:37
سلام . . .

دست مریزاد جناب فردوسی.

فارسی قند است و شاعر ها همه در کار قند
نه، ترش رویی نمی آید به ما قنّادها

زنده باشید.
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/10/6 در ساعت : 1:3:31
فارسی قند است و شاعر ها همه در کار قند
نه، ترش رویی نمی آید به ما قنّادها

درود... درودها
علی اصغر اقتداری
1392/10/6 در ساعت : 14:18:54
سلام
نام این بزرگان شعر را این بعضی ها در موقع لزوم مصادره می کنند تا از این طریق کلاه گیسی برای سر کچلشان بسازند وباد تبخترشان بر همه جا وهمه کس بوزد
آری این چنین است برادر!
علی‌رضا حکمتی
1392/10/7 در ساعت : 12:22:26
باسلام
لحظه های شاعرانه هایتان مستدام
عباس خوش عمل کاشانی
1392/10/5 در ساعت : 19:31:12
بید مجنون غزل را سایه بر لیلی خوش است
گر نلرزد شاخ و برگش در هجوم بـــادهــا...
ای بیدمجنون غزل!در هجوم بادها استوار و سربلند باش...
...................................

سلام جناب خوش عمل عزیز

ممنون از لطف همیشگی تان
دادیار حامدی
1392/10/6 در ساعت : 2:6:9
سلام. ما هم از این حرف و حدیث ها ناراحتیم؛ به امید دوستی بیشتر میان استادان شعر فارسی.
صمد ذیفر
1392/10/6 در ساعت : 21:7:24
سلام .
درودتان جناب فردوسی عزیز .

با سروده ی زیبای شما بیاد علامه طباطبایی افتادم .
مفسر بزرگ صاحب تفسیر المیزان اشعار زیادی داشتند مانند : .
همی گویم و گفته ام بارها ...بود کیش من مهر دلدارها..//.. پرستش به مستی است در کیش مهر ...برون از این حلقه هشیارها .
که بجز اندکی , اواخر عمر همه را در حیاط منزل خودشان آتش زدند . و در مصاحبه ای با لبخند ملیح گفتند (با این مضمون که : ) بعد از من مشتاقان به المیزان رجوع کنند نه اشعارم .

آب و نان جانند اما این کجا و آن کجا ...
هر دو یکسانند اما این کجا و آن کجا .

موفقیت تان آرزوست .
زینب کوشکی
1392/12/12 در ساعت : 8:33:52
فارسی قند است و شاعر ها همه در کار قند
نه، ترش رویی نمی آید به ما قنّادها

شعر می پنداشتم جان مایه اش از همدلی است
پس چرا درس کدورت می دهند استادها !؟
بسیار زیبا بود. شما به حقیقت بی طرفانه حرف دل ما را زده اید. موفق و پاینده باشید.
بازدید امروز : 24,337 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,245,544
logo-samandehi