ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دو غزل پیوسته برای دو غریب

بگذار بیاییم به مهمانی چشمت

چون مور به دربار سلیمانی چشمت

 

بگذار که از هندِ خیال آینه بندیم

تا صحن غزل‌های خراسانی چشمت

 

ما رود کویریم، چرا خشک بمیریم؟

دست عطش و دامن بارانی چشمت

 

از خویش رمیده‌ست و به دام تو رسیده‌ست

مست است غزالم ز غزل‌خوانی چشمت

 

افسانه به گیسوی پری شانه نساید

تا هست پریشان پریشانی چشمت

 

از سینه‌ی عالم جگر کفر درآورد

تا آینه گسترد مسلمانی چشمت

 

بایست که بر تن کفن سرخ بپوشیم

با زخم دل مقتل پنهانی چشمت

***

مقتل بگشا چشم تو این بار خطیب است

دعبل شدنم از اثر «یابن شبیب» است

 

دستان فلک در شفق شرم خضاب است

زان داغ که بر قلب تو از شیب خضیب است

 

انگار که از گوشه‌ی چشم تو چکیده‌ست

این هشت دلی که گهر سینه‌ی سیب است

 

تمثیل به خون غوطه زد از کشف مثالت

تفسیر «فدیناه بذبح» چه عجیب است!

 

هر جا که روی زنده شود روضه‌ی یحیا

هر لحظه کنار تو مسیحی به صلیب است

 

شش گوشه‌ی دل در حرمت نور گرفته

از شاه‌چراغی که برای تو حبیب است

 

از شرق به غرب آمده خورشید که گوید:

«سلطان غریب آینه‌ی شاه غریب است»

 

"عمار موحد"

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، عاشورایی ، امام حسین ، امام رضا ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/9/30 در ساعت : 18:56:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  683


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  نوید     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
زینب کوشکی
1392/10/1 در ساعت : 8:43:12
مأجور باشید. سپاس
عمار موحد
1392/10/1 در ساعت : 14:42:30
سپاس از مهربانی و حضورتان
بازدید امروز : 44,967 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,278
logo-samandehi