ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سرخترین اثر هنری
باید هنرم  را  به  تماشا  بگذارم
فردا ثمرم  را  به  تماشا  بگذارم
در دشت مزین شده با رنگ تو من هم
باید اثرم  را  به  تماشا  بگذارم
شد پنجره ها باز که در منظره ای سرخ
جان نظرم  را  به  تماشا ب گذارم
در اول این قصه پس از غصه ی مادر
فرق پدرم  را  به  تماشا  بگذارم
در ساعت تنهایی خود مثل برادر
خون جگرم  را  به  تماشا  بگذارم
شطی بکشم خشک در این سو و در آن سو
گلهای حرم  را  به  تماشا  بگذارم
می خواهم از این خیمه به بیرون بکشم سر
شمس و قمرم  را  به  تماشا  بگذارم
بالای سر  ماه  محافظ  بنشینم
چشمان ترم  را  به  تماشا  بگذارم
بی لشگرم و یار مرا چاره جز این نیست
رزم پسرم  را  به  تماشا  بگذارم
****
سبحانک یا عشق! تو این سفره نچیدی
من سیم و زرم را  به  تماشا  بگذارم
رخصت بده تا زلف رها بر سر نیزه
اوج سفرم  را  به  تماشا  بگذارم
این قصه تمام است در این پرده ی آخر
بگذار سرم  را  به  تماشا  بگذارم
کلمات کلیدی این مطلب :  عاشورا ، حسین علیه السلام ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/8/19 در ساعت : 8:29:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  1027


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1392/8/21 در ساعت : 20:9:1
"خوش به حال شهدا ء / که زمین دفتر نقاشی آنها شده است / "روانشاد سلمان هراتی "
سرخ ترین اثر هنری شعری با رویکردی عاشورایی و بیانی عارفانه از زبان شخصیت اول روایت چند لایه ی حماسه ی حسینی است در اینگونه آثار محتوا به خودی خود دارای ظرفیت مناسب و قابل درنگ است به خصوص اگر از پیراستگی بر خوردار باشد و در این متن نیز با مضامین به دور از هر گونه اغراق روبرو هستیم حضور شخصیت های کاریزمای مرتبط با شخصیت اصلی و دیگر شخصیت های حاضر در صحنه ی ماندگار عاشورای حسینی
حضرت امیر المومنین علی علیه السلام حضرت فاطمه الزهرا ء حضرت امام حسن مجتبی و ... حضور با ترتیب و روایی متن از دیگر نقاط قوت محتواست ردیف " را به تماشا بگذارم " با توجه به کارکرد مفعول بی واسطه کاملا موفق و تاثیر گذار می باشد به طور کلی پرداخت این شعر
اگرچه در شکلی سنتی است اما نو و پیش آهنگ جلوه می کند بنابراین الگوی مناسبی برای آفرینش شعر در نوع مکتبی و آیینی امروز به شمار خواهد آمد برای در یافت بهتر مطلب بخشی از نظر روانشاد دکتر عبدالحسین زرین کوب را در مبحث شناخت شعر باز می خوانیم :
" باری شعر اگر چه خیال انگیز هست همواره در همان حد متوقف نمی ماند و گاه گاه عقل استدلال شناس راهم به بازی می گیرد و اینجاست که نه وزن و قافیه حد آن است نه خیال و عاطفه آن را محدود می سازد " روانشاد دکتر عبدالحسین زرین کوب " ص 49 شعر بی دروغ شعر بی نقاب " تبیین این نقد در شناخت شعر در بیت دوم این اثر قابل تبیین است :
در دشت نقاشی شده با رنگ تو من هم
باید اثرم را به تماشا بگذارم//
همچنانکه شاعر ارجمند حاضر نیست به علت محدودیت در ریتم عامه پسند و مصطلح ازنو آوری خود در پرورش مضمون چشم پوشی کند و البته مخاطب / جان آگاهی شاعر را در نظر خواهد گرفت و همین است که این اثر بی که دست آویز مولفه های رایج هنری در متن های همروزگار شود یک اثر پیش آهنگ در نظر گاه بیانی نیز محسوب می شود :
" شعر البته یک هنر است یک هنر از انواع هنر ها . اما مخصوصا با موسیقی و نقاشی ارتباط آن مسلم است بعضی می گویند نقاشی شعر بی زبان است و شعر در حکم نقاشی زیاندار... " لیسینگ درست می گوید : که هر کسی اول دفعه متوجه شباهت شعر و نقاشی شده است باید آدمی لطیف طبع بوده باشد چون خیلی زود ملتفت شده است که این دو هنر , ظاهر را واقعیت جلوه می دهند و اشیا ء غایب را به منزله ی حاضر ... " ص 50 شعر بی دروغ شعر بی نقاب دکتر عبدالحسین زرین کوب
در باز تعریف این نظر گاه و انطباق بر متن حاضر انچه بدون اغراق می توان بیان کرد صحنه آرایی شاعر در متن از رویداد روز واقعه است و من چنین تصاویر واقعی را نه فقط از ظاهری که واقع نماست بلکه از حقیقتی انکار ناپذیر در متن در یافت می کنم نمونه های مثال زدنی
بیت :
شطی بکشم خشک در این سو و در آن سو
گلهای حرم را به تماشا بگذارم//

بیت :
این قصه تمام است در این پرده ی آخر
بگذار سرم را به تماشا بگذارم//

که در تعریف نمای بیرونی این اثر به خصوص در نمونه های فرادست ماکتی از صحرای کربلا مجسم می شود
نقاط انتقادی چندی نیز در جزیی نگری وارد است یکی استفاده از لفظ " باید " در شروع شعر و تکرار آن است که نوعی اجبار را نیز علاوه بر شوق ناخود آگاه راوی با خود حمل می کند و دیگری ترکیب " زلف رها بر سرنیزه " که تصنعی و کلیشه ای و ناهمگن با سایر ترکیب های لفظی متن است
در پایان از دکتر امیر سیاهپوش شاعر استاد و موفق در این اضافه نویسی پوزش می طلبم
مرضیه عاطفی
1392/8/19 در ساعت : 11:20:29
سلام و انشاءالله که قبول افتد!

اجرتان با نگاه حضرت زهرا(س)

همواره آیینی باشید

یا علی(ع)
-------------------
سلام بر حسین
و سلام و سپاس از شما خانم عاطفی
موفق باشی
وحیده افضلی
1392/8/20 در ساعت : 11:7:39
سلام و درود جناب سیاهپوش
عالی ست ...مصرع سوم را که عوض کنید عالی تر هم میشود
التماس دعا
-------------
سلام بر حسین
ممنون خانم افضلی
انشاالله عوض می کنم
یا علی
نصیر مجاب (افغانستان)
1392/8/19 در ساعت : 10:36:30
اوج سفرم را به تماشا بگذارم


سپاس از این هدیه تان.
--------------
سلام بر حسین
و سپاس از نصیر مجاب گرانقدر
عبدالله عمیدی
1392/8/20 در ساعت : 11:2:37
سلام

درود دل و جان برتوباد
----------
سلام بر حسین
و درود بر عبدالله
اکبر نبوی
1392/8/24 در ساعت : 15:6:23
درود بر جناب سیاهپوش گرامی
... و باز هم درودتان برای این غزل بسیار زیبا.
مهر مولا در جان و دل تان هماره جاری
-----------------
سلام بر حسین شهید
سلام بر استاد هنر شناس و ادیب بزرگوار
خیلی متشکر از نظر پر مهر جنابعالی
مجال خوبی است برای تقدیر از جنابعالی به خاطر طرح مطالب ارزشمند و اصولی در برنامه مناظره ی چند هفته پیش در خصوص فیلمهای جشنواره ای.
انشاالله توفیق زیارت اگر حاصل شد نکاتی تقدیم خواهم کرد البته بیشتر از جهت جامعه شناختی آن، نکته ای که محل بحث جنابعالی بود.
خدای بزرگ و بی شریک نگهدارتان
سارا وفایی زاده
1392/8/19 در ساعت : 10:15:34
سلام جناب سیاهپوش



قلمتان مانا و توانا



پایدار باشید
---------
سلام بر حسین شهید
سلام بر شما و متشکر از لطفتون
هادی ارغوان
1392/8/19 در ساعت : 19:12:53
درودتان
بگذار سرم را به تماشا بگذارم
دست مریزاد
نقاشی شده بدون تشدیدقاف بایدخوانده شود..
همین ترمزی می شودبرای روان خوانده شدن به دلیل آنکه اذهان با نققاشی آشناترهستند.
--------------
سلام بر حسین
ممنون جناب ارغوان
درست می فرمایید. به فکر تغییر کل مصرعم تا چه رسد بر ضمیر تیره ی این خام
مهشید رهبری
1392/8/19 در ساعت : 17:50:49
درود بر جناب سیاهپوش بزرگوار

اجرتون با مولا(ع)

التماس دعا
--------------
سلام بر حسین
متشکر از لطف شما خانم رهبری
محمدمهدی عبدالهی
1392/9/16 در ساعت : 19:11:1
سبحانک یا عشق! تو این سفره نچیدی
من سیم و زرم را به تماشا بگذارم

سلام و عرض ادب اخوي
واقعا زيبا بود
اجرت با اباعبدالله
التماس دعا
---------------
سلام بر شما و سلام بر حسین و شیعیان راستینش
زنده باشی برادرم
خدای بی شریک نگهدار دل و دینتان
فاطمه معین زاده
1392/11/8 در ساعت : 16:10:2
به نام خدا.
سلام بر برادر و استاد بزرگوار

در اول این قصه پس از غصه ی مادر
فرق پدرم را به تماشا بگذارم

در ساعت تنهایی خود مثل برادر
خون جگرم را به تماشا بگذارم

شطی بکشم خشک در این سو و در آن سو
گلهای حرم را به تماشا بگذارم

خیلی زیبا بود. از خواندنش لذت بردم ...
------------
باز هم سپاس
فاطمه معین زاده
1392/11/8 در ساعت : 15:59:8
به نام خدا
سلام بر استاد بزرگوار

در دشت منقّش شده با نقش تو، من هم
باید اثرم را به تماشا بگذارم ...

یا «مزیّن شده با نقش تو»

یا
در دشت ملوّن شده با رنگ تو، من هم
باید اثرم را به تماشا بگذارم ...

البته من خودم «مزّین شده» را بیشتر می پسندم، چرا که اگرچه هر سه کلمه عربی هستند اما فکر می کنم مرّین بیش از دو کلمه ی «منقّش» و «ملوّن» در زبان و ادبیات ما راه پیدا کرده...
البته اینها فقط پیشنهاد است.
---------------
سلام و بسیار سپاس
چه هدایای خوبی! ممنون که به یاری حقیر آمدید. اجرتان با امام حسین علیه السلام
فکر کنم مزین شده بهتر باشد.
خدای بزرگ نگهدار شما خواهر خوبم
بازدید امروز : 11,274 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,232,481
logo-samandehi