ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



* محاجه با همسر!


این  آخرین   اسکناس   است     ای   همسر     بنده    آری



در   جیب   خود  می گذارم      جان    ننه ت      بر   نداری



کل    حقوق    من    این ماه   شد   صرف  اقساط   سرکار



انصاف   می گوید   این  را   باید  به  من      وا  گذاری



یک    جعبه   سیگار    اشنو    دارای    توتون    بد بو



با    این    توانم     خریدن      از    بهر    رفع   خماری



رفت   آن    زمانها  که   هر ماه تا می رسیدم من از راه



هر   دسته ی   اسکناس   آه   ول  بود در  هر   کناری



اکنون   که      تعدیل   نیرو   کردند  و  من   از   اداره



در   کنج    خانه     نشستم     باید     هوایم    بداری



کفش   و     لباس و طلاجات  درخواست کن در مناجات



از   آن    بر آرنده   حاجات    داری   اگر      اعتباری



مرغ  و  فسنجان و ششلیک ؟ ز آنها  خداحافظی  کن



در   سفره   نانی   اگر   هست  پیش آر کشک و تغاری



اقبال وارونه  کرده ست      از   پیتزا   کوتهم     دست



کاچی   به   از   هیچی   هست   بگذار  دیگی به باری



دیروز   گفتی   کمد را    بفروش   با    گنجه     درهم



امروز   هم     پیله   کردی    بفروش ضبط و   بخاری



امروز   در    خانه   داریم  یک  مرغ کرچ و دو  جوجه



دیروز   اگر   در  قفس   بود    بلبل      کنار    قناری



دیروز   پیکان   خود  را   دادم   به   اوراقچی   گفت:



از   عهد   بوق    این    لکنته     داری   مگر یادگاری



گفتم:  بخر   گفت: حاشا  گفتم: چه کارش کنم؟  گفت :



سبزی فروش   محل   را  خوب  است این  بهر  گاری



تقصیر   از  من  چه  بوده ست    گر  کارفرما   نموده ست



اخراجم   از   کار و  سوده ست   سوهان به زخم  نداری



آخر   تو   ما  را   انیسی هر  روز و  هر  شب  جلیسی



در  خانواده  رییسی       لطفا     کمی        بردباری



در   خانه    آسایشم   را   با   غرغر   خود مکن سلب



سر  بر  بیابان    گذارم     سر بر سرم     گر   گذاری



نه... مثل   اینکه    نباید    این قطعه   با  بنده    پاید



بر  خیز  و   بردار    شاید   بر پا    نگردد    غباری



این   آخرین    اسکناسم    مال   شما     نوش  جانت



هی   اسب    خود   را   بتازان   حالا که بر ما  سواری



من  هم   از  این   خانه  بیرون    رفتم   خدایت  نگهدار



روزی   گر   از    من   نشانی  خواهی پس از روزگاری



از   خانه   بیرون   زدی  چون  لیلای  گم  کرده   مجنون



بیرون   شهر   است   مدفون    شوی   شما   در  مزاری



تا   مثل    سابق   بخندیم   من  زیر  خاک  و  تو   رویش



منما   فراموش     خاطر     با   خود   ننه ت  را  بیاری!


کلمات کلیدی این مطلب :  * ، محاجه ، با ، همسر! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/28 در ساعت : 23:54:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  1304


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیدرضا اقبالدوست
1390/4/29 در ساعت : 0:47:17
شاد باشید استاد که وصف الحال تورم زیر ده درصد را به زیبایی بیان فرمودید /یا حق

*********
مع الاسف این شرح وضعیت اقتصادی گذشته و حال ماست.امیدکه آینده چنین مباد.
ابراهیم حسنلو
1390/4/29 در ساعت : 12:23:48
درودبرحضرت دوست

همواره دیدهوشمندانه واصلاحگرای شما شایسته ی ستایش می باشد.

واین طنز را هم که به اتفاق منزل خواندیم پرمایه وقابل تامل یافتیم


******************
برشما و اهل البیت مکرمتان سلام و درود بی پایان.
حمیدرضا اقبالدوست
1390/4/30 در ساعت : 16:58:2
سلام استاد /در معرفی دفتر شعرم در این سایت نوشته ام که بیشتر کارهایم بصورت فرانو است /بسیار ممنونم که به کارهایم نگاه می کنید /پاینده و شاد باشید / یا حق

***************
من کارهای شما را که بلااستثناء صمیمانه است دوست میدارم و میخوانم.
اکرم بهرامچی
1390/4/29 در ساعت : 2:56:27
گفتم: بخر گفت: حاشا گفتم: چه کارش کنم؟ گفت :


سبزی فروش محل را خوب است این بهر گاری


سلام آقای خوش عمل
واقعا این طنزتون از همه ی آثار قبلی تون بهتر و جالب تر بود و ابعاد گسترده ای داشت /مانا باشید و شاد


****************
از مرحمت بانوی شعر و ادبیات
ممنونم و سایم کله خویش بر افلاک
بهرامچی اکرم و ایتقدر محبت؟
امید که هگرز نشود مضطر و غمناک...
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)
1390/4/30 در ساعت : 3:42:7
این آخرین اسکناسم مال شما نوش جانت


هی اسب خود را بتازان حالا که بر ما سواری


سلام بر استاد شعر و طنزآور توانا؛ جناب آقای خوش عمل کاشانی.

زیبا سروده اید.

موفق و سلامت باشید.

*****************
مهدی فرزه (م.مژده رسان)
ای توزیباکلام و نیک لسان
شاعران نجیب شهرت را
روزجمعه سلام ما برسان....

حامد صافی
1390/4/29 در ساعت : 9:25:5
سلام بر شما مثل همیشه زیبا بود لذت بردم. یاحق

*********
من هم مشتاق خواندن آثارشمایم .
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)
1390/4/30 در ساعت : 15:13:7
مهدی فرزه (م.مژده رسان)
ای تو زیبا کلام و نیک لسان
شاعران نجیب شهرت را
روزجمعه سلام ما برسان....

سلام استاد گرامی جناب خوش عمل کاشانی ؛ هر چه سعی کردم نتوانستم شعری در خور شعر زیبای شما؛ در پاسخ بسرایم ؛چه بضاعتم اندک ست و مقام استاد بالاست.
تفالی به دیوان حافظ زدم غزلی آمد که دو بیت آن را برگزیده ام باشد که پاسخ از زبان حضرت "حافظ "مقبول طبع آن استاد صاحب نظر؛ شود.

زدست کوته خود زیر بارم
که از بالا بلندان شرمسارم
اگر گفتم دعای می فروشان
چه باشد حق نعمت می گزارم


***********************
تشکر میکنم از لطف فرزه
که اخلاصش به دنیایی میارزه
بنازم این همه مهرو وفاشو
نداردباغ نیلوفر صفاشو!
مصطفی پورکریمی
1390/4/29 در ساعت : 0:59:23
سلام جناب استاد خوش عمل

نه... مثل اینکه نباید این قطعه با بنده پاید


بر خیز و بردار شاید بر پا نگردد غباری


این آخرین اسکناسم مال شما نوش جانت


هی اسب خود را بتازان حالا که بر ما سواری

انصافا زیبا بود و استادانه آن هم با این وزن مشکل . قلمتان همیشه جاری و مستدام.

**********
از لطف کریمانه ات ای پورکریمی
ممنونم و ممنونم و ممنونم و ممنون
افسانه ی شعر تو چو در سایت شود درج
افسونم و افسونم و افسونم و افسون
لیلای غزلهای تو را در همه اوقات
مجنونم و مجنونم و مجنونم و مجنون
روزی که نخوانم ز تو شعر کهن و نو
مغبونم و مغبونم و مغبونم و مغبون...
محمد وثوقی
1390/4/29 در ساعت : 17:44:46
سلام حضرت استاد خوش عمل

امروز در خانه داریم یک مرغ کرچ و دو جوجه
دیروز اگر در قفس بود بلبل کنار قناری

مرغ کرچ (که تخم نمی گذارد) هیچی دو تا نون خور هم با خودش آورده! استاد همواره شیرین کام باشید یک ربع فقط به این بیت خندیدم!
مستدام باشید.

****************
همین که توانسته ام با بیتی گل لبخند بر لبهای شما عزیز بشکفانم برایم دنیایی ارزش دارد.آخرخنداندن کسی که خودش اهل بخیه است کاربزرگی است.صفای باطن شما را می ستایم.
بازدید امروز : 27,095 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,248,302
logo-samandehi