ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فلسطین
آه از فلسطین ؛ از فلسطین ...(واژه ی اندوه!)
آه از دوام سروها ... از غصه های کوه
اینروزها خیلی دلم تنگ است ... می دانی؟
اینروزها من هستم و یک ماتم مشروح
مادر ! سرت را باز هم بر شانه ام بگذار
مادر! برایم گریه کن ! با لهجه ای مجروح
با من بگو از سروهایی که تنومندند
آنها که با زلف سفیدت عهد می بندند
آنها که از آغاز دنیا عاشقت هستند
آنها ! همانهایی که خیلی لایق ات هستند
از دخترانت هم بگو ... از پاک دامن ها
از خون دل های زنانت ، از شکستن ها
از مردها ( وقتی به دیدار خدا رفتند -
از دامن ِ ... از دامن ِ ... از دامنِ زن ها)
مادر سرت را روی دامان دلم بگذار
نه ! دست روی دست نه ! زیر سرم بگذار
دیشب کبوترها برایت گریه می کردند
آرام روی دستهایت گریه می کردند
دیوارها تا صبح با تو همصدا بودند
آجر به آجر در هوایت گریه می کردند
بادی وزید و گیسوانت را پریشان کرد
نفرین به آن دستی که جانت را پریشان کرد
مادر ! کدامین دست جرات کرد... بی پروا
خواب لطیف کودکان ات را پریشان کرد؟
دیگر شب ِ آوار و خون برجا نمی ماند
جز خوبی ات در خاطر دنیا نمی ماند
تب داری و می سوزی و پیشانی ات داغ است
اما تب ات تا صبح ... تا فردا نمی ماند
مادر ! به جان هر چه لیلا ! جان مجنون ها
مادر ! قسم به شاخه های سبز زیتون ها
روزی صدای قدسی ات آزاد خواهد شد
این گریه هایت ، خنده های شاد خواهد شد
از شانه های زخمی ِ شهر صبور تو
گل می کند آوازهای پر غرور تو
حالا برایت سوره ی "والعصر" می خوانیم
از صبح آزادی  تو ، از "نصر" می خوانیم
فردا دوباره اشتیاق ات سبز خواهد شد
کوچه به کوچه ... باغ باغ ات سبز خواهد شد
داغ جوانان رشیدت را مکن باور ...
روزی همین سرخی ِ داغ ات سبز خواهد شد
پشت  چراغ قرمز ِ این روزها ... نشکن !
قدری تحمل کن ! ... چراغ ات سبز خواهد شد
ما هم برایت سوره ی " والعصر" می خوانیم
از صبح ِ آزادی تو ، از " نصر" می خوانیم
_________
این سروها در راه تو از شوق می میرند
"فتح قریب"  ات را به زودی جشن می گیرند
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/9 در ساعت : 17:1:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  618


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محسن کاویانی
1392/5/9 در ساعت : 19:13:45
ممون از دغدغه ی شاعرانه تون
..............................
ممنونم از شما
سعید تاج محمدی
1392/5/10 در ساعت : 20:17:12
سلام. شعر خوبی بود

فقط به نظر من :

هر تغییر و نوآوری در شکل شعر مثل تغییر قالب وقتی موجه و شاعرانه ست که "مابه ازا"یی در اندیشه و خیال داشته باشند یعنی مخاطب پا به پای شعر حرکت کند و توجیه تغییر قالب را درک کند.

در این شعر خیلی این توجیه و ما به ازای اندیشه و خیال دیده نمیشه. البته به نظر من! ممکنه اشتباه باشه

موفق باشید
..............................................
سلام
ممنون
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/5/9 در ساعت : 17:6:53
سلام
بسیار زیبا بود خانم افضلی
دست قلمتون درد نکنه
..............................
سلام
ممنونم
آرتیکاس بحرانی
1392/5/10 در ساعت : 9:23:11
سلام سرکار خانم افضلی بسیار زیبا بود و روان .آفرین
............................................
سلام
تشکر فراوان/ زنده باشید
زهرا شعبانی
1392/5/9 در ساعت : 18:15:11
سلام وحیده جان
سروده ی دلنشین ات را خواندم اما این سروده در هیچکدام از قالب های شعر فارسی نمی گنجه!
بیشتر شبیه چند تا بیت هم وزن با موضوع مشترکه که اونا رو به هم چسبونده باشی!
دستی به سر و روش بکش دوست خوبم
...........................................................
زهرا جان!
اول سلام و بعد اینکه ممنون و بعدتر اینکه قالبهای شعر فارسی که مدتهاست دچار دگرگونی هایی شده اند. من در همین قالب " بی اسم" شعرهای زیادی داشته ام که در همین سایت هم گذاشته ام و تا به حال کسی ایرادی نگرفته. البته قبول دارم این شعر به دلایلی قوی از آب درنیامد اما در نوع قالبش ایرادی نمی بینم.
مرسی از تو دوست من
شبنم فرضی زاده
1392/9/10 در ساعت : 14:16:40
درودبرقلمت بانو
......................................
درود شبنم جان
سید حکیم بینش
1392/5/10 در ساعت : 20:10:50
شعر زیبایی بود. درود بر شما
....................................
سلام. تشکر
زنده باشید
علی اصغر اقتداری
1392/5/10 در ساعت : 2:25:28
شعر زیبا وبااحساس نابی بود ولی بهتر است تکلیف قالب آن را مشخص کنید
درود بر شما
.................................................................
ممنونم/ زنده باشید
بازدید امروز : 31,012 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,195,323
logo-samandehi