ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رفته ای لیک ، نیک می دانی ، زندگی نیست اینکه ما داریم


چشمت انگار شوق بیدار است  ، بال در بال نور می رقصد
آسمـــــان را نگاهـــت انگاری شعله ور با سرور می رقصد
 
می وزد باد می شکوفـد راز، می شود با تو روح من دمساز
طورسیناست سینه ات ، در آن ، هرنفس تا عطورمی رقصد
 
می وزد باد و عطر گیـــسویت ، از فضـــا بر مشام می پیچد
طبع من با سرور مــــی بزمد ، شعر من با شعور می رقصد
 
لب به گــــفتار می گشائی تا نوشــداروی جـــــان مــن باشی
روح مـن با طنیـــــن گفـــــتارت یا شرابی طهور می رقصد
 
گوش ها حق نیوش اگر باشند،حق نیوشان بهــوش اگر باشند
در کلامت عـــسل شود جاری ، در دهانـت زبور می رقصد
 
می تراود نگاهت از خورشــید ، آسمـان غرق نور می گردد
جام گیـــتی نماست چشمانـت ، عشوه ات تا غیور می رقصد
 
رفته ای بی خبرکجا برگرد ، جان بلــب می رسد مرا ازدرد
آه در سینــــه ام نگو ،  باری شـــعله ای در تنـور می رقصد
 
رفته ای لیک نیـــک میدانی ، زنـدگی نیــست اینکه ما داریم
گـــرچــه در دل امـــید دیدارت ، تا پگـــاه ظـهور می رقصد
کلمات کلیدی این مطلب :  ،


   تاریخ ارسال  :   1392/5/5 در ساعت : 10:30:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  625


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی گیاهی
1392/5/5 در ساعت : 12:28:56

سلام استاد سخن
بسیار زیبا ولطیف بود دست مریزاد
بدرود
یا حق
آرتیکاس بحرانی
1392/5/6 در ساعت : 10:7:51
سلام استاد گرامی- غزل شیوا و پرباری خواندم .مانا باشید
زهرا شعبانی
1392/5/5 در ساعت : 14:48:59
احسنت بر شما
به امید ظهورش...
حمیده میرزاد
1392/5/6 در ساعت : 6:15:14
سلام بر استاد حاج محمدی

بسیار زیبا...

مثل همیشه غزلهایتان غوغا میکند.


رفته ای بی خبرکجا برگرد ، جان بلــب می رسد مرا ازدرد
آه در سینــــه ام نگو ، باری شـــعله ای در تنـور می رقصد
بازدید امروز : 8,680 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,229,887
logo-samandehi