به این قطار نخواهد رسید دیگر مرد
به گرد ِ یار نخواهد رسید دیگر مرد
زمان گذشت و تمام دقیقه ها رفتند
به روزگار نخواهد رسید دیگر مرد
چه زود کوچ پرستو شروع شد امسال !
به نو بهار نخواهد رسید دیگر مرد
به باغ سیب وانار تو ، ای همیشه بهار !
از این حصار نخواهد رسید دیگر مرد
به روی رود غزل بسته اند سدّ نفاق
به آبشار نخواهد رسید دیگر مرد
سیاوشان دلم را به فتنه ها کشتند
به کارزار نخواهد رسید دیگر مرد
چنان که کشته آن چشم های خونریز است
به پای دار نخواهد رسید دیگر مرد
قرار بود بیاید به انتهای غزل
به این قرار نخواهد رسید دیگر ...
محمدرضا سلیمی
http://chardivarieejbari.blogfa.com