ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



داغ بر دل شعر (با استاد قهرمان)

خبر کوتاه بود و تلخ و ناگهان.حرفی برای گفتن نمی ماند این جور  وقتها. غم کمی  نیست اینکه بدانیم دیگر صدای  آرامش را نخواهیم شنید و چره متین و باوقارش را نخواهیم دید. نخواهد بود تا با لهجه شیرین تربتی برایمان شعرهای  محلی بخواند و به وجدمان آورد و نکته سنج و ظریف  شعر  نقد کند.دریغ... همیشه دیر  می رسیم. این غزل حاصل یک ناگهان شاعرانه بود.رهاورد این غم سنگین... به دیده اغماض بنگرید نواقصش را، به این نگاه که فعلا ما را حال  خوشی نیست.

رفتی  و گذشت هر  چه بود ای شاعر

از شعر و ترانه و سرود ای شاعر

گفتند که از  شعر  خراسان پیری

رفته است ولی چقدر  زود ای  شعر

ما با تو هنوز درددلها داریم

هنگامه رفتنت نبود ای شاعر

گفتیم که چشم دیدنش نیست تو را

این چرخ بداندیش حسود ای شاعر

حالا تو کجایی که ببینی ما را

با سینه ای از زخم کبود ای شاعر

برگرد و ببین که در نبودت ما را

جاری است ز دیده رود رود ای شاعر

دیدیم در  آسمان تکان دادی دست

دستی  به نشانه درود ای شاعر

دیدیم نشست داغ تو بر  دل شعر

کاری نتوان کرد! چه سود! ای شاعر 

کلمات کلیدی این مطلب :  شاعر ، شعر ، خراسان ، چشم ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/30 در ساعت : 20:0:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  1288


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1392/3/1 در ساعت : 3:29:47
سلام بر شاعر محترم خانم الهام امین
در این مرثیه که درقالب غزل گفته شده است از وزن رباعی بهره گرفته شده که با توجه به محتوا ونه فرم وزن مناسبی است
و اما وزن اصلی رباعی مفعول مفاعیل مفاعیل فعل میباشد که با اختیارات شاعری تسکین و قلب که در وزن قابل اعمال است به دوازده وزن فرعی تبدیل می شود و خانم امین نیز در این شعر از همین قابلیت استفاده کرده است
رفتی و گذشت هرچه بود ای شاعر
مفعول مفاعلن مفاعیلن فع
که با در نظر گرفتن قلب و تسکین قابل برگشت به وزن اصلی است
از شعر و ترانه و سرود ای شاعر
همان وزن مصراع قبل
گفتند که از شعر خراسان پیری
مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
در این مصراع فقط شاعر از اختیارشاعری تسکین استفاده شده است
رفته است ولی چقدر زود ای شاعر (غلط تایپی در شعر موجود است
برگشت به وزن مصراع اول غزل
ما با تو هنوز درد دلها داریم
وزن مصراع قبلی
هنگامه رفتنت نبود ای شاعر
همان
گفتیم که چشم دیدنش نیست تو را
مفعول مفاعلن مفاعیل فعل
در این مصراع فقط از اختیار قلب استفاده شده است
این چرخ بد اندیش حسود ای شاعر
مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
برگشت به وزن مصراع سوم و استفاده اختیار تسکین
خالا تو کجایی که ببینی ما را
مفعول مفاعیل مفاعیلن فع همان وزن مصراع قبلی
با سینه ای از زخم کبود ای شاعر
وزن مصراع قبلی
بر گرد وببین که در نبودت ما را
برگشت به وزن مصراع اول غزل
جاری است ز دیده رود رود ای شاعر
همان وزن مصراع قبل
دیدیم د ر اسمان تکاندادی دست
همان وزن مصراع قبلی
دستی به نشانه درود ای شاعر
همان وزن قبلی
دیدیم نشست داغ تو بر دل شعر
مفعول مفاعلن مفاعیل فعل
در این مصراع فقط از اختیار قلب استفاده شده است
کاری نتوان کرد چه سود ای شاعر
مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
برگشت به وزن مصراع سوم با اختیار شاعری
تسکین
و اما از خانم امین انتظار چنین شعر روان و تاثیر گذار ی هم هست
فقط در مصراع آخر شعر به لحاظ کامل شدن مفهوم کلمه ای و یا عبارتی محذوف است چه سود ای شاعر از چی چه سود ؟
فردوسی در داستان رستم و سهراب می گوید
از این خویشتن کشتن اکنون چه سود
چنین رفت و این بودنی کار بود
اگر بپرسیم از چی چه سود مصراع به ما می گوید از خویشتن کشتن ولی در بیت خانم امین برای این سوال جوابی نیست مگر مخاطب خود جوابی به ان بدهد که البته می دهد
در یک مصراع نیز بجای از ز گفته شده است که قابل اغماض و چشم پوشی است
و با همه ی این توضیحات فقط می خواهم که ثابت کنم که شعر را با جدیت و علاقه خواند ه ام و گرنه این توضیحات در برابر زیبایی این شعر ارزش چندانی ندارد خداوند روح بلند استاد محمد قهرمان را شاد داشته باشد
بازدید امروز : 52,793 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,217,104
logo-samandehi