سلام بر جناب اقای شیخ الاسلامی
تفاوت یک نثر ادبی (قطعه ادبی )با شعر فقط در موسیقی بیرونی و و نحوی تقطیع سطرهاست که نثر ادبی تا حدی از ایجاز کمتر ی نسبت به شعر خوردارست و رعایت آهنگ بیرونی (آهنگ بر خاسته از چینش کلمات و نه آهنگ بر خاسته از تقطیع هجاها یا همان وزن عروضی )در نثر ادبی کمتر لحاظ می شود ولی یک نثر ادبی در بقیه ی موارد مثل تصویر سازی و القای احساس همانند شعر باید عمل کند
بنا بر این ضعف های عاطفی و ادبیت یک نثر ادبی با گفتن جمله ی " این یک نثر ادبی است "قابل توجیه نیست بنده نیز بر شعر خانم نغمه مستشار نظامی ایراداتی وارد کردم که مشترک بین شعر و نثر ادبی است هرگز نگفتم چرا اینقدر جملات دستور مند است و یا نگفتم چرا طنین و آهنگی از آرایش کلمات بر نمی خیزد
و اما در مورد شعر سپید و قطعه ادبی و نثر ادبی اینها همه نامهایی هستند از یک جوهر که شعر و یا ....نامیده می شود اینها همه بازی با الفاظ است هر تولیدی که می خواهد به نام شعر و یا نثر ادبی و یا هر چی صورت بگیرد ؛
باید از عنصر کشف بر خوردار باشد مستقیم گویی در ان نباشد به شعارنزدیک نشود تکرار مضامین و تصاویر تاریخ ادبیات نباشد و صد ویژگی دیگر
جناب شیخ الاسلامی نگران کسانی که شعر سپید یا سیاه می گویند نباشید خوان ادبیات آن قدر گسترده هست که برای همه جا و مکانی هست
معیار مقبولیت یک شعر من و شما نیستیم این خود اثر است که به عنوان یک تولید فاخر ویا بر عکس خودش را تحمیل می کند اگر اثر قابلیت شاعرانه ای داشت خودش را بروزمی دهد حالا می خواهد در فرم کلاسیک باشد و یا قطعه ادبی و یا شعر سپید و ..
اشعار بسیار سست و ضعیفی به نام شعر سپید گفته شده است همانطور که اشعار سستی در قالب ها و فرم های دیگر سروده شده است
به شما جوان عزیز توصیه می کنم فرم ستیزی و الفاظ ستیزی را رها نموده و محور را در بررسی یک اثر جوهره درونی آن قرار بدهید چون کسی که با الفاظ و فرم سر ستیز داشته باشد خودش را بسیاری از قابلیتهای و قشنگی هایی که در خارج از فرم و ساختار اتفاق می افتد محروم می سازد
خداوند شما را حفظ داشته باشد