سپاس ... ازمدعیان .. مع الاسف خسته شدم درود بر شما ***** ارغوان : سلام خواهرم ، ممنونم ازحضورتون
|
خیلی جالب سرودید دست مریزاد و درود بر شما ***** ارغوان : درودبرشما وممنون ارهمراهی تان
|
درود جناب ارغوان گرامی بر دل نشست دست مریزاد ***** ارغوان : سلام خانم دکتر، ازحضورتان ممنونم
|
سلام. دست مریزاد. ***** ارغوان : ممنون ازحضورتان
|
سلام آقای ارغوان...رباعی زیبایی بود... ممنون. ***** ارغوان : سلام جناب شکری ممنون ، دوست خوبم.
|
مصراع چهارم هر چند گوشنواز وزیباست ولی از نظر معنا چرا شاعر باید بگوید متاسفانه از مدعیان خسته شده ام! ***** ارغوان : ازهرچه سلاح بی طرف بیزارو.. ازمدعیان .. مع الاسف خسته شدم تاسف برمی گرددبه سلاح بی طرف ومدعیانش مصراع چهار ادامه ی مصرع قبلی است.
|
سلام و عرض ارادت بسیار ، رباعی تلختان شیرین شده ، دست مریزاد و برقرار با گر نیست دوا ، درد به درمان نرسد نانی که فطیر شد به دندان نرسد از نو همه را به کار باید وا داشت از خسته شدن کار به سامان نرسد ***** ارغوان : سلام استادعزیز سرافرازم کردید
|