ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بازخواهی گشت



رفته ای...اما تپش های دلت جا مانده است
حسرتی از دوری ات در کنج دلها مانده است
در هوای قم نفس هایت زیارت می کنند-
(خواهر خورشید را....!) روح تو اینجا مانده است
یوسفا! زندان تو در خاک دنیا گم شده
در هوای بازگشت تو زلیخا مانده است
رفتن ات بیروت را آشفته کرد و بی قرار
شهر بی تو در سکوتی تلخ تنها مانده است
دخترانت خواب می بینند در تقدیرشان
یک پدر با چشمهای آبی اش جا مانده است
نام زیبای تو خار چشم استکبار بود
حیله ها کردند و نامت باز زیبا مانده است
...............................

امام موسی صدر:

در تمام عمرم، هر فریادی كه زدم و هر كوششی كه كردم و هر فعالیتی كه همراه با هیجان و دلهره و شور و خطر و ضرر داشتم، به این دلیل بود كه پذیرفتن و تسلیم شدن را نمی‌توانستم و با اعتقاد به این‌كه در نهایت، ظلمت و سكوت و تنهایی، شكست و خفقان و خفه شدن است، باز تا آن‌جایی كه حلقوم‌ام اجازه داده است، فریاد كشیده‌ام، حرف زده‌ام و كاری كرده‌ام، كه اگر این همه را نمی‌كردم، پذیرفته بودم و تسلیم شده بودم. 


 

کلمات کلیدی این مطلب :  امام موسی صدر ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/25 در ساعت : 22:51:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  1368


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/9/26 در ساعت : 10:34:33
سلام خواهر عزیزم درود بر شرافت شاعرانگیت
و آفرین بر این قلم توانا
دست مریزاد و پاینده باشی مهر بانو
...............................................................
سلام به خواهر نازنینم
ممنونم عزیزم
رضا نیکوکار
1391/9/26 در ساعت : 21:34:48
درود بر شما سرکار خانم افضلی گرامی...
......................................................
سلام
ممنونم جناب نیکوکار

نغمه مستشارنظامی
1391/9/26 در ساعت : 2:13:36
روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غمهای روزگاران
..............................................................
ما منتظر به راه تو اینجا نشسته ایم
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/9/26 در ساعت : 11:30:2
سلام خانم افضلی
آفرین قشنگ بود...
این بیت خیلی به دلم نشست
دخترانت خواب می بینند در تقدیرشان
یک پدر با چشمهای آبی اش جا مانده است
.....
فکر کنم قبلا هم برای امام موسی شعر نوشته بودید
یاعلی
.........................................................
سلام
ممنونم از لطف شما
بله نوشته بودم و دوست دارم سعادتی باشه که بیشتر از اینها بنویسم
محمد حسین انصاری نژاد
1391/9/26 در ساعت : 17:26:47
سلام شاعرروشن انديش وارجمند.شعرهاي روشن ومتعهدانه تان راپي درپي مي خوانم ولذت مي برم.
............................................................
سلام جناب انصاری نژاد
ممنونم از لطف شما
باعث افتخار منه که خواننده ی شعرم باشید. از شما و دیگر اساتید می آموزم
اکبر نبوی
1391/9/27 در ساعت : 3:3:3
درود بر سرکار خانم افضلی گرامی
زیبا بود غزل تان. امید که خداوند این سید نازنین را به ما برگرداند.
سرافراز باشید
..........................................................
سلام جناب نبوی بزرگوار
ممنونم از لطف شما
انشاالله
زهرا شعبانی
1391/9/26 در ساعت : 10:24:47
سلام وحیده جان

بسیار زیبا بود عزیزم

قلمت ستودنی ست دختر ماه...
........................................................
سلام عزیزم
این لطف توست زهرای مهربان
امیر سیاهپوش
1391/9/27 در ساعت : 9:42:3
دخترانت خواب می بینند در تقدیرشان
یک پدر با چشمهای آبی اش جا مانده است
نام زیبای تو خار چشم استکبار بود
حیله ها کردند و نامت باز زیبا مانده است

قبلا این غزل زیبا را در وبلاگتان دیده بودم. تعهد و آگاهی شما حتی سراغ موسی صدر می رود. فهم و حال ویژه ای می طلبد اینجور اندیشیدن و شعر گفتن.
امام عصر نگهدار شما
................................................................................
سلام جناب سیاهپوش
ممنونم از لطف شما
یا علی
محمد شکری فرد
1391/9/26 در ساعت : 20:24:26
سلام خانم افضلی...غزل زیبایی خواندم و آموختم...

زنده باشید.
...........................................
سلام
ممنونم
موفق باشید
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/27 در ساعت : 18:40:54
سلام بر وحیده ی عزیز
سپاس از سرودنت
...........................................
سلام فاطمه جان
سپاس از تو
مجید هادوی
1391/9/30 در ساعت : 12:4:15
سلام
یوسفا! زندان تو در خاک دنیا گم شده
در هوای بازگشت تو زلیخا مانده است
خیلی تعبیر به جایی بود.
ممنون
.............................
سلام
ممنونم از لطف شما
بازدید امروز : 18,140 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,451
logo-samandehi