ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



می ایستم مقابل گودال قتلگاه



می ایستم مقابل گودال قتلگاه
جایی که چشمهای تو در خون شناورند
می ایستم دوباره که بر روی دوش من،
اندوه کوه های جهان را بیاورند

یادم نمی رود که تو در دستهای من ،
بالیدی و بزرگ شدی ،وای بر خزان
قلب جهان شکست ازین داغ سینه سوز،
چیزی نمانده است شود شعله ور خزان

دستی که درب خانه مارا شکسته بود
امروز بر گلوی تو خنجر کشیده است
دستش بریده باد که این تیغ تیز را
بر روی بوسه گاه پیمبر کشیده است


می ایستم مقابل گودال قتلگاه!
تا زینب از گلوی تو قرآن بیاورد
با دستهای خالی و با قلب چاک چاک
یک جرعه عشق سمت شهیدان بیاورد

بغض غدیر و اشک بقیع و مدینه را
در کربلا به خون تو تعمید می دهم
نام حسن به مشرق آیینه می برم
نام تو را به مغرب خورشید می دهم

با من بگو حسین من از سالهای درد
من رفتم و تو ماندی و دنیا چه با تو کرد؟
آه از جماعتی که شکستند عهد را
انگار با رسول خدا بوده این نبرد!
#
مادر پس از تو هر چه بدی بود دیده ایم
پهلوی تو شکست و دل ما شکسته تر
آن از برادرم که صبورانه زهر خورد
این هم من و دو خواهر تنها و خون جگر

مادر ولی تو غصه نخور این حسین توست
قربان ماندگاری دین خدا شده
یاران من عزیز ترین های عالمند
پس کربلا بهشت زمین خدا شده

مادر فقط اجازه بده وقت آمدن
روی تو را ببوسم و جان را فدا کنم
چیزی نداشتم به جز این سر،قبول کن
آن را نثار نام رسول خدا کنم

نغمه مستشارنظامی


قتلگاه؛ قسمت پاياني سمت چپ رواق جنوب غربي ، به وسيله دري به سالن باريكي مرتبط است كه در آن يك اتاق نُه متري قرار دارد . اين مكان اندكي گود است و ديوارهاي آن آينه كاري و نقاشي شده است . در همين مكان شريف ، نواده رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) شهيد شده است . از اين جا دري است كه به جاي گودتري راه دارد . گويند آن جا محلي است كه حضرت سيد الشهداء از اسب بر زمين افتاد.

 


موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/3 در ساعت : 16:40:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  1036


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/9/3 در ساعت : 18:47:6
سلام بانوی شعر
زیبا غمناک چه سروده ای که دلم را آتش زد از حزن
بر مدار باشی
التماس دعا دارم
طاهره تختی
1391/9/4 در ساعت : 16:11:19
سلام نغمه خانم عزیز

دستی که درب خانه مارا شکسته بود
امروز بر گلوی تو خنجر کشیده است ...

بسیار پرمفهوم و محزون سروده اید ... دل انسان را به درد می آورد ... ماجور باشید انشاءالله
بازدید امروز : 10,580 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,969,180
logo-samandehi