دوستان حالا کـه اینجا حرف بشکن بشکن است
دست و پـایی نیــز از نـامـهـربـانـی بشکنید
دست دشمن را به لطف همدلی ها رو کنید
پای دشمن را هم از شیرین زبانی بشکنید
سلام بر استاد خوش عمل که چشمه ی شعرش همیشه جوشان است و فریاد اعتراضش همواره خروشان
نکته ای نیست که در دسترس نگاهش نباشد و واژه ای نه که طوق فرمانبرداری اش را به گردن نداشته باشد
اسب هنر مندی را در میدان نکته سنجی می تازد و با همه ی واژه های دلپذیر و دوست داشتنی نرد عشق می بازد
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
استاد نجوای عزیز این کمترین را حسابی چوبکاری فرموده اند و ارادتمند جز عرض ارادت بسیار چه توانم کرد و گفت؟