سلام و عرض ادب خدمت جناب استاد موسوی
بسیار عالی، خوش تراش و عمیق است. کلمات و مفاهیم مناسب و دقیق به کار رفته است. روایت زیبایی است از داستان وجود و خلقت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله والسلم.
آنچه اینجا آمده است شعره و شعر را نباید خیلی با نگاه عقلانی و استدلالی بررسی کرد وگرنه شعر نخواهد بود. نام دیگری باید بر آن گذاشت. البته این بدیهی است که شعر باید مبتنی بر اعتقاد و باور مستدلی باشد تا به یاوه گویی و وهم سرایی نیانجامد. غرض اینکه آنچه در شعر آوردید مستدل و منطقی اما شاعرانه است و همین هم خوبه و موثر. هر چند قدری به تکلف و مغلق گویی نزدیک شدید و همین ممکنه گریزاننده باشه اما خواننده را وادار به تامل و مرور چندباره شعر شما می کنه.
این نکته خیلی مهم و محوریه که در توضیح به جناب دکتر شیخ الاسلامی فرمودید : «درقاموس فکری بنده جایی برای عرفان های" نوعی" و التقاطی و تسننی و "تصوفی" وجود ندارد. بخصوص " صوفیه " مورد اشاره ایشان . صحبت بنده از عرفان "شیعی " سلوک در اندیشه های الهی " نهج البلاغه " و " صحیفه سجادیه" است. جمال شناسی مستتر در مناجات "شعبانیه" است و ....».
شعر ظهور عقل به خوبی اثر این نوع تفکر را نشان می دهد.
سلامت باشید و پایدار
----------------------------------------------------------------------------
سلام و درود برشما گرانمایه
از حضور اندیشمندانی چون حضرتعالی در سایت سپاسگزارم
دلواپس بودم که این غزل " معرفت شناسانه " را شما نخوانده باشید.
از توضیحات متقن تان بسیار ممنونم
چون شعر دینی را در حوزه ادراکی : حس و عقل ، می دانم ؛ این نوع شعر را هم نوعی شعر "خاص" ، مثل همان هنر خاص که در سینما و یا تئاتر می باشد می دانم.
این روزها ما تراز شعر را بسیار پایین آورده ایم و شعر عرفانی و فلسفی - جز در شعر سراسر توهمی برخی روشنفکر نما ، آن هم در قالب شعر سپید و فرامدرن - در آثار کلاسیک ، شعر بیشتر عامه پسند است ؛ تا علمی.
به هرحال از اشتراک مساعی و هم فکری با شما و جناب دکتر شیخ الاسلامی ، بسیار خرسندم.
با سپاس و احترام مجدد
ممنونم که زحمت کشیدید و پیام گذاشتید
حق نگهدارتان
یا علی مدد