(خداوندا سوت پایان را بزن صداقت من حریف هرزگی این زمانه نمی شود قبول میکنم باخت را... خیلی خیلی زیبا بود... سلام عزیزم زیبا حضور پر مهر شماست همیشه ماندگار باشید
|
سلام خانم دکتر .شما در اکثر قالبها تبحر دارین ولی با وجودی که دو سه رباعی بیشتر از شما نخوندم احساس می کنم در این قالب موفقترین.خیلی جلوتر از کسانی که در این قالب شهرت دارن هستین.هرچند که سعادت نداشتن بیشتر از رباعیاتتون بخونم ولی گاه یک مصرع هم می تواند نشان دهنده ی توان یک شاعر باشد. ولی جسارتا این رباعی اگه بیشتر پرداخت بشه ماندگار میشه.مثلا با وجودی که شما در مصرع اول از اختیارات شاعری و کاملا بجا استفاده کردین(یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه در "نم" میدانم) ولی میشد طوری کار بشه که نیازی به استفاده از این اختیار نباشه و روونتر هم خونده بشه.یا در مصرع چهارم احساس می کنم آوردن"دو" در دو چشم نیازی نیست و یه جورایی حشوه(فارغ از بحث وزن).جسارت منو ببخشید و صد البته شعر شما جایگاه خاص خودشو داره و اینکه بنده به این نکات ریز اشاره کردم به خاطر توقع بالایی است که از شما و شعر شما دارم و مطمئنا این شعرو همینجوری هم هرجا بخونین جز تعریف و تحسین نخواهید شنید.سبز باشید سلام بر شما من بر خلاف شما فکر میکنم اما به نظرتان احترام گذاشته و با کمال افتخار ثبت می کنم چون می آموزم مهرتان را نیز سپاس میگویم برمدار باشید
|
سلام سركا رخانم صفايي رباعي و شعر سپيد شما را خواندم در هر دو حوزه نقد داشتم ولي به بعد موكول مي كنم ببين ارتباط مصراع ها در رباعي خيلي مهم است .. شما ارتباط بيت اول رباعي با بيت دوم را پيدا كنيد كاملا از هم جدايند سلام سپاس بر شما آموختم برمدار باشید حتي در بيت اول هم ارتباط چنداني نمي بينم دوست ارجمند م جناب سليماني در خصوص وزن نكاتي را عنوان فرمودند اما من به ارتباط تصويري و معنايي و كلامي اشاره مي كنم كه در برخي از رباعي هاي امروز نيست و رباعي امروز از آن رنج مي برد . و اين مختص رباعي شما نيس برزگان رباعي سرا هم نمي توانند از اين نقيصه فرار كنند در ضمن ضربه مصراع چهار از ويژگيهاي رباعي است كه در برخي شدت و ضعف دارد موفق باشيد ياعلي
|
درود سرکار خانم دکتر.از رباعی محظوظ و از سپید مستفیض شدم.اگر سطر آخر سپید جابجایی کلمات داشته باشد موزون هم میشود:باخت را قبول می کنم... سلام بر شما جناب کاشانی قلم رنجه فرمودید برای بار اول تشریف آوردید و خواندید نظرتان صائب است مهرتان را سپاس
|
قبول میکنم باخت را! سلام بانو حضورت را سپاس
|
سلام خواهر بزرگوارم بسیار زیبا سرودیدسرکار خانم دکتر صفایی مهربان و عزیز من سلام خواهر عزیز و دوست داشتنی من مهرت را سپاس که زیبا حضور شماست
|
درود بر شما...من نیز درفکر تغییراتی در بیت دودش به دو چشم آسمان خواهد رفت بودم که دیدم پیش از این استاد پورکریمی پیشنها به جایی کرده اند ..درود بر ایشان و سپاس از تواضع شما سلام بر شما و سپاس
|
سلام سرکار خانم دکتر صفایی هم رباعی و هم سپید را پسندیدم ولذت بردم سلام استاد گرامی و بلند مرتبه حضور پر مهرتان مایه ی دلگرمی من است برمدار باشید
|
سلام فضای حاکم بر این رباعی به فضای حاکم بر غزل های خواجه شیراز می نماید . فلسفه و جهان بینی خیٌامی در این رباعی مستطر است ؛ و با این وجود به جای « مقابله » خیٌام وار با طبیعت ، گدازه های باباطاهر همدانی را به یاد می آورد . و... ... عجب کنایه ای دارد در آن انتها .... شعر آزادی که نهاده اید را اگر امضاء یک ایرانی نداشت یک شعر اروپائی تصور می کردم . مفهوم پرانتز باز و نبسته را متوجه نشدم . سلام استاد گرامی از اظهار لطف و مرحمتتان سپاس بسیار من همیشه از شما می آموزم حکایت پرانتز به معنای خلوت با خدا ست و پرانتز را نبستن به این معنا که ما همیشه به خلوت و راز و نیاز با خدا محتاجیم و این درگاه برویمان باز برمدار باشید
|
سلام خانم دکتر صفایی بزرگوار هر دو بسیار زیبا و درخورتحسین بودند سلام بر شما استاد بر من منت گذاشتید سپاس شعرتان را حتما در زیر رباعی خودم میگذارم با کمال میل اما دیگر چه شود نمیدانم
|
سلام بهره بردم ماندگار باشید سلام بر شما سپاس مهرتان را برقرار باشید
|
.. مثل همیشه دوست داشتم. موفق باشید.. سلام بانوی شاعر مهرت را سپاس که بر من جاری میکنی عزیزم برمدار باشید
|
درود آرزو خانم بسیار زیبا سرودید. سلام بانو سارا زیبا حضور شماست عزیزم مانا باشید
|
سلام و درود بر شما خواندنی و مانا احسنت و درود بر احساس سبزتان سلام بر شما نیک اندیش مهرتان را سپاس
|
خانم دکتر صفایی هم سپید و هم رباعی اتان خواندنی بود تواضع و فروتنی شما نیز ستودنی است بنده هرچه در نوشته ی آقای سلیمانی گشتم، نکته ای که حاکی از تعریف و تعارف بی جهت و بی هوده باشد؛ ندیدم، جناب آقای خصلتی نیز مسلما نیت خیر دارند، البته می توان این حرف ها را با زبانی نرم تر نیز گفت ... به هر حال توفیق همه ی دوستان افزون باد سلام جناب ذکاوت گرامی مهرتان را سپاس که خواندید و بر من منت گذاشته قلم رنجه فرمودید مهرتان پاینده بر من منت گذاشته
|
رباعی شما زیبا و دلنشینه احسنت. (خداوندا سوت پایان را بزن صداقت من حریف هرزگی این زمانه نمی شود قبول میکنم باخت را... این شعر سپید واقعا زیبا و موثره اما پایانش خوب نیست. خانم دکتر باخت را قبول نکن. تا خدایی به این بزرگی و اقتدار حامی ماست چرا شکست را بپذیریم؟ بیان دردهای زمانه و جراحی آن خیلی مهمه اما همراه با امید. هیچوقت بیمار را نباید از ادامه حیات نا امید کرد حتی در بدترین شرایط. جسارت حقیر را ببخشید .............................................................. سلام جناب سیاهپوش گرامی ابتدا از لطف و مرحمت شما کمال تشکر را دارم من همیشه امیدم به خداوند است اما گاهی عقب نشینی همان باخت است مهربان که گه گاه لازم میشود مهرتان را سپاس
|
سلام خام صفایی عزیزم خیلی زیبا بودند...درود بر شما سلام خواهر خوبم زیبا حضور پر مهر شماست عزیزم برمدار باشید
|
درود بر شما خانم دكتر رباعي بسيار زيباو دلنشيني ست بهره بردم وامّاباخت را قبول نكن كه صداقت پيروز است گرچه با تاخير! پاينده باشيد. سلام استاد گرام مهرتان بر من فزون است و زبان قاصر از چگونه ارج نهادن برمدار باشید سپاس
|
سلام دوست شاعرم هر دو شعر بسیار زیبا و خواندنی ست لذت بردم پایدار باشید سلام بانوی شعر و ادب مهرت را سپاس زیبا حضور شماست عزیزم
|
سلام بر خانم صفایی ارجمند .سپاس از حضور همیشگی تان در صفحه شعر این حقیر ودیگر اینکه بی مبالاتی وبی معرفتی این حقیر را شما و دیگر دوستان ببخشندکهچقدر کم به صفحات پربارشان سر میزنم.دیر نکته ای در مورد رباعی که این عزیز جناب سلیمانی فرموده بودند.نمی دانم چرا ما انسان ها بعضی چیزها را تغییر میدهیم یا قدرت نداریم تا زبان به نقد یا حقیقتی باز کنیم یا قصد داریم به گفته قدما هندوانه ای زیر بغل دوستی دی ر بدهیم یا به گفته دیگران نانی به عوض.با احترامی که بهاین دوست ونیز به شما شاعر محترم قائل هستم.در این رباعی ها چیزی را که آنقدر قابل توجه باشد ندیدم که شما را از رباعی سرایان این روزگار جلوتر نشان دهد.این غلو ها نمی دانم به چه دلیل بیان میشوند.وقتی خود شاعر محترم از جناب میرکریمی به واسطهتغییر دررباعی شان تشکر میکند جای این تعریف های نابه جا جز درجا زدنشاعر کمک دیگری نمیتواند بکند.نمیدانم چرادوستان نقد بی پروا نمی کنند.ببخشید چقدر حرف زدم ببخشید دوستان سلام بر شما آنچه من سرودم خالی از نقص نیست اما به گمان من اینگونه جبهه بگیرید لازم میدانم در حیات خلوت توضیحاتی بدهم که لازم است من از اینکه آنچه را که نوشتم کسی تغییر دهد خوشحال نیستم غلط یا درست نوشته ی خودم یعنی احترام به من اما اینکه تعییر جناب پور کریمی را گذاشتم فقط به دلیل احترام بود نه قبول در ضمن ظرفیت نقد در من بسیار بالاتر از آنچیزی هست که شما فکرش را بکنید نخواستم تعریف و تمجیدی از من شود دوستان خودشان اینگونه خواستند کاش این تیک خوشم آمد برداشته شود تا کسانی مثل شما اینگونه رنجیده نشده و به دیگران نپرند رک صحبت کردید رک پاسخ دادم برمدار باشید
|