ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حکایت
میدانم از تنم توان خواهد رفت

شرح عطشم به هر زبان خواهد رفت

نه! آه نمی کشم ز دستت ای دوست

دودش به دو چشم آسمان خواهد رفت

...............................

(خداوندا

  سوت پایان را بزن

صداقت من

حریف هرزگی این زمانه نمی شود

  قبول میکنم باخت را...










..............................................................................

درودتان دوستان

این هم مرحمت استاد پور کریمی است

که اینگونه رباعی مرا تغییر دادند

به رسم ادب و قدر دانی وارد کردم

......................................

می سوزم و از تنم توان خواهد رفت



شرح عطشم به هر زبان خواهد رفت



نه! آه نمی کشم ز دستت ای دوست



چون دود به چشم آسمان خواهد رفت




کلمات کلیدی این مطلب :  حکایت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/14 در ساعت : 14:37:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  1327


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیده میرزاد
1391/6/14 در ساعت : 23:39:58
(خداوندا

سوت پایان را بزن

صداقت من

حریف هرزگی این زمانه نمی شود

قبول میکنم باخت را...

خیلی خیلی زیبا بود...



سلام عزیزم
زیبا حضور پر مهر شماست
همیشه ماندگار باشید
سید اکبر سلیمانی
1391/6/15 در ساعت : 1:15:39
سلام خانم دکتر .شما در اکثر قالبها تبحر دارین ولی با وجودی که دو سه رباعی بیشتر از شما نخوندم احساس می کنم در این قالب موفقترین.خیلی جلوتر از کسانی که در این قالب شهرت دارن هستین.هرچند که سعادت نداشتن بیشتر از رباعیاتتون بخونم ولی گاه یک مصرع هم می تواند نشان دهنده ی توان یک شاعر باشد. ولی جسارتا این رباعی اگه بیشتر پرداخت بشه ماندگار میشه.مثلا با وجودی که شما در مصرع اول از اختیارات شاعری و کاملا بجا استفاده کردین(یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه در "نم" میدانم) ولی میشد طوری کار بشه که نیازی به استفاده از این اختیار نباشه و روونتر هم خونده بشه.یا در مصرع چهارم احساس می کنم آوردن"دو" در دو چشم نیازی نیست و یه جورایی حشوه(فارغ از بحث وزن).جسارت منو ببخشید و صد البته شعر شما جایگاه خاص خودشو داره و اینکه بنده به این نکات ریز اشاره کردم به خاطر توقع بالایی است که از شما و شعر شما دارم و مطمئنا این شعرو همینجوری هم هرجا بخونین جز تعریف و تحسین نخواهید شنید.سبز باشید



سلام بر شما
من بر خلاف شما فکر میکنم
اما به نظرتان احترام گذاشته و با کمال افتخار ثبت می کنم چون می آموزم
مهرتان را نیز سپاس میگویم
برمدار باشید
مجتبی اصغری فرزقی
1391/6/15 در ساعت : 12:12:6
سلام سركا رخانم صفايي



رباعي و شعر سپيد شما را خواندم



در هر دو حوزه نقد داشتم ولي به بعد موكول مي كنم



ببين ارتباط مصراع ها در رباعي خيلي مهم است ..



شما ارتباط بيت اول رباعي با بيت دوم را پيدا كنيد



كاملا از هم جدايند






سلام سپاس بر شما
آموختم
برمدار باشید


حتي در بيت اول هم ارتباط چنداني نمي بينم



دوست ارجمند م جناب سليماني در خصوص وزن نكاتي را عنوان فرمودند

اما من به ارتباط تصويري و معنايي و كلامي اشاره مي كنم كه در برخي از رباعي هاي امروز نيست و رباعي امروز از آن رنج مي برد . و اين مختص رباعي شما نيس



برزگان رباعي سرا هم نمي توانند از اين نقيصه فرار كنند



در ضمن ضربه مصراع چهار از ويژگيهاي رباعي است كه در برخي شدت و ضعف دارد





موفق باشيد



ياعلي
عباس خوش عمل کاشانی
1391/6/14 در ساعت : 17:53:16
درود سرکار خانم دکتر.از رباعی محظوظ و از سپید مستفیض شدم.اگر سطر آخر سپید جابجایی کلمات داشته باشد موزون هم میشود:باخت را قبول می کنم...




سلام بر شما جناب کاشانی
قلم رنجه فرمودید برای بار اول تشریف آوردید و خواندید
نظرتان صائب است
مهرتان را سپاس
اشرف گیلانی
1391/6/14 در ساعت : 14:51:9
قبول میکنم باخت را!


سلام بانو
حضورت را سپاس
معصومه عرفانی (عرفان)
1391/6/14 در ساعت : 19:54:36
سلام خواهر بزرگوارم بسیار زیبا سرودیدسرکار خانم دکتر صفایی مهربان و عزیز من




سلام خواهر عزیز و دوست داشتنی من
مهرت را سپاس که زیبا حضور شماست
رضا کرمی
1391/6/17 در ساعت : 0:6:34
درود بر شما...من نیز درفکر تغییراتی در بیت
دودش به دو چشم آسمان خواهد رفت
بودم که دیدم پیش از این استاد پورکریمی پیشنها به جایی کرده اند ..درود بر ایشان و سپاس از تواضع شما

سلام بر شما
و سپاس
علی میرزائی
1391/6/15 در ساعت : 0:8:22
سلام سرکار خانم دکتر صفایی
هم رباعی و هم سپید را
پسندیدم ولذت بردم



سلام استاد گرامی و بلند مرتبه
حضور پر مهرتان مایه ی دلگرمی من است
برمدار باشید
علی رضا آیت اللهی
1391/6/15 در ساعت : 2:15:1
سلام
فضای حاکم بر این رباعی به فضای حاکم بر غزل های خواجه شیراز می نماید .
فلسفه و جهان بینی خیٌامی در این رباعی مستطر است ؛
و با این وجود به جای « مقابله » خیٌام وار با طبیعت ، گدازه های باباطاهر همدانی را به یاد می آورد . و...
... عجب کنایه ای دارد در آن انتها ....

شعر آزادی که نهاده اید را اگر امضاء یک ایرانی نداشت یک شعر اروپائی تصور می کردم . مفهوم پرانتز باز و نبسته را متوجه نشدم .




سلام استاد گرامی
از اظهار لطف و مرحمتتان سپاس بسیار
من همیشه از شما می آموزم
حکایت پرانتز به معنای خلوت با خدا ست
و پرانتز را نبستن به این معنا که ما همیشه به خلوت و راز و نیاز با خدا محتاجیم
و این درگاه برویمان باز
برمدار باشید
مصطفی پورکریمی
1391/6/16 در ساعت : 0:43:18
سلام خانم دکتر صفایی بزرگوار

هر دو بسیار زیبا و درخورتحسین بودند



سلام بر شما استاد
بر من منت گذاشتید سپاس
شعرتان را حتما در زیر رباعی خودم میگذارم
با کمال میل
اما دیگر چه شود نمیدانم
مهدی سیدحسینی
1391/6/17 در ساعت : 15:15:17
سلام

بهره بردم

ماندگار باشید



سلام بر شما
سپاس مهرتان را
برقرار باشید
ساراسادات باختر
1391/6/14 در ساعت : 15:11:35
.. مثل همیشه دوست داشتم.
موفق باشید..



سلام بانوی شاعر
مهرت را سپاس که بر من جاری میکنی عزیزم
برمدار باشید
سارا وفایی زاده
1391/6/14 در ساعت : 20:17:29
درود آرزو خانم

بسیار زیبا سرودید.



سلام بانو سارا
زیبا حضور شماست عزیزم
مانا باشید
احسان امینی فر
1391/6/16 در ساعت : 0:49:23
سلام و درود بر شما
خواندنی و مانا
احسنت و درود بر احساس سبزتان



سلام بر شما نیک اندیش
مهرتان را سپاس
خلیل ذکاوت
1391/6/18 در ساعت : 14:35:42
خانم دکتر صفایی



هم سپید و هم رباعی اتان خواندنی بود



تواضع و فروتنی شما نیز ستودنی است



بنده هرچه در نوشته ی آقای سلیمانی گشتم، نکته ای که حاکی از تعریف و تعارف بی جهت و بی هوده باشد؛ ندیدم،



جناب آقای خصلتی نیز مسلما نیت خیر دارند، البته می توان این حرف ها را با زبانی نرم تر نیز گفت ...



به هر حال توفیق همه ی دوستان افزون باد





سلام جناب ذکاوت گرامی
مهرتان را سپاس که خواندید
و بر من منت گذاشته قلم رنجه فرمودید
مهرتان پاینده

بر من منت گذاشته



امیر سیاهپوش
1391/9/6 در ساعت : 16:16:52
رباعی شما زیبا و دلنشینه احسنت.

(خداوندا

سوت پایان را بزن

صداقت من

حریف هرزگی این زمانه نمی شود

قبول میکنم باخت را...


این شعر سپید واقعا زیبا و موثره اما پایانش خوب نیست. خانم دکتر باخت را قبول نکن. تا خدایی به این بزرگی و اقتدار حامی ماست چرا شکست را بپذیریم؟
بیان دردهای زمانه و جراحی آن خیلی مهمه اما همراه با امید. هیچوقت بیمار را نباید از ادامه حیات نا امید کرد حتی در بدترین شرایط.
جسارت حقیر را ببخشید
..............................................................
سلام جناب سیاهپوش گرامی
ابتدا از لطف و مرحمت شما کمال تشکر را دارم
من همیشه امیدم به خداوند است اما گاهی عقب نشینی همان باخت است مهربان که گه گاه لازم میشود
مهرتان را سپاس
وحیده افضلی
1391/6/14 در ساعت : 14:46:26
سلام خام صفایی عزیزم

خیلی زیبا بودند...درود بر شما



سلام خواهر خوبم
زیبا حضور پر مهر شماست عزیزم
برمدار باشید
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/6/14 در ساعت : 18:45:28
درود بر شما خانم دكتر

رباعي بسيار زيباو دلنشيني ست بهره بردم

وامّاباخت را قبول نكن كه صداقت پيروز است گرچه با تاخير!

پاينده باشيد.



سلام استاد گرام
مهرتان بر من فزون است و زبان قاصر از چگونه ارج نهادن
برمدار باشید سپاس
زهرا شعبانی
1391/6/15 در ساعت : 23:24:12
سلام دوست شاعرم
هر دو شعر بسیار زیبا و خواندنی ست
لذت بردم
پایدار باشید



سلام بانوی شعر و ادب
مهرت را سپاس
زیبا حضور شماست عزیزم
حمید خصلتی
1391/6/17 در ساعت : 3:7:40
سلام بر خانم صفایی ارجمند .سپاس از حضور همیشگی تان در صفحه شعر این حقیر ودیگر اینکه بی مبالاتی وبی معرفتی این حقیر را شما و دیگر دوستان ببخشندکهچقدر کم به صفحات پربارشان سر میزنم.دیر نکته ای در مورد رباعی که این عزیز جناب سلیمانی فرموده بودند.نمی دانم چرا ما انسان ها بعضی چیزها را تغییر میدهیم یا قدرت نداریم تا زبان به نقد یا حقیقتی باز کنیم یا قصد داریم به گفته قدما هندوانه ای زیر بغل دوستی دی
ر بدهیم یا به گفته دیگران نانی به عوض.با احترامی که بهاین دوست ونیز به شما شاعر محترم قائل هستم.در این رباعی ها چیزی را که آنقدر قابل توجه باشد ندیدم که شما را از رباعی سرایان این روزگار جلوتر نشان دهد.این غلو ها نمی دانم به چه دلیل بیان میشوند.وقتی خود شاعر محترم از جناب میرکریمی به واسطهتغییر دررباعی شان تشکر میکند جای این تعریف های نابه جا جز درجا زدنشاعر کمک دیگری نمیتواند بکند.نمیدانم چرادوستان نقد بی پروا نمی کنند.ببخشید چقدر حرف زدم ببخشید دوستان


سلام بر شما
آنچه من سرودم خالی از نقص نیست اما به گمان من اینگونه جبهه بگیرید
لازم میدانم در حیات خلوت توضیحاتی بدهم که لازم است
من از اینکه آنچه را که نوشتم کسی تغییر دهد خوشحال نیستم
غلط یا درست نوشته ی خودم یعنی احترام به من
اما اینکه تعییر جناب پور کریمی را گذاشتم فقط به دلیل احترام بود نه قبول
در ضمن ظرفیت نقد در من بسیار بالاتر از آنچیزی هست که شما فکرش را بکنید
نخواستم تعریف و تمجیدی از من شود دوستان خودشان اینگونه خواستند
کاش این تیک خوشم آمد برداشته شود تا کسانی مثل شما اینگونه رنجیده نشده و به دیگران نپرند
رک صحبت کردید رک پاسخ دادم
برمدار باشید
بازدید امروز : 11,097 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,232,304
logo-samandehi