سلام ساجده عزیزم . با وجود سن کمی که داری بسیار خوب می سرایی . این شعر را در کنگره کشوری شعر بسیج در زاهدان از شما شنیدم . بسیار زیباست. به امید موفقیت های اتی شما _______________________________________ سلام بله بانو مهرماه سال پیش بود ممنونم که آمدیدو شعرم را خواندید امیدوارم که بازهم فرصتی باشد تا همدیگر را ببینیم واینبار من شعرهای شما را بشنوم موفق باشیدوباشید
|
|
سلام خانم جبارپور بزرگوار زن همسایه مهربان شده بود، بر سرت خاک سرد می پاشید گریه هایت بلندتر می شد، سوژه ای دست نوحه خوان می داد آفرین بسیار عالی بود این بیت هم خیلی برایم آشناست درود بر شما _______________________________ سلام سپاس از حضور
|
آفرین بانوی جوان بسیار زیبا دست مریزاد _________________ سلام بانو ممنونم موفق باشید
|
سلام سرکار خانم بخش اعظمی از این گونه شعرهار ا عاطفه به دوش می کشد که شعر شما به خوبی این کار را کرده بود موفق باشی خواهر خوبم ___________________ سلام مممنون از حضور ونظر لطفتان موفق باشید
|
سلام خانم جبارپور شعر خوب و با محتوای بهتری بود. فقط یک نکته به نظرم می رسه: استفاده از این وزن برای شعر دفاع مقدس باعث ایجاد نوعی نگاه روایی و قصه ای به موضوع دفاع مقدس میشه که شاعر رو از پرداختن به اصل محتوا دور میکنه. هرچند شما به خوبی توانستید بین این دو ارتباط برقرار کنید ولی بهتره برای شعر دفاع مقدس از وزن های تغزلی بیشتر استفاده بشه که به کلیشه پردازی نرسیم. حتی در مورد شعر عاشورایی هم نظر من همینه برقرار باشید و بی قرار ___________________________ سلام بله ممنون از نظرتان این اولین کار دفاع مقدسم بود و در کارهای بعدی از وزن کوتاهتر وبیان دیگری استفاده کردم موفق باشید
|
سلام خانم جبارپور شعري زيبا و صميمي ست كه ارتباط ها و انسجام حفظ شده. فقط يكي دو نكته: به نظرم تركيب "اذان مي داد" جالب نباشه چون اينطوري استفاده نميشه ،مگر اينكه بگيم "نغمه اذان ميداد" كه وزن... در بيت 3 هم ،اين توضيحات (گرچه گاهی که ماه کامل بود، و جنون در نگاه ساحل بود/تن دریا که موج می انداخت) زياد به شعر كمك نميكنه و خيلي حاشيه رفته... با مهر ________________________________ سلام ممنونم از نظرتان به نقدتان فکر میکنم موفق باشید
|
درود فراوان بر شما كه اينگونه بينظير و فريبا قلم ميزيند در پناه حق هنرمند جوان _______________ سلام سپاس ازحضور
|
با همان دستهای بی دستی، خانه را مشق آب و نان می داد.ساجده عزيزم بسيار زيبا و با احساس مي سرايي و اين نشان از دل درياييت دارد بانو _________________________-- ممنونم بانو لطف دارید حضورشما برایم بسیار ارزشمند است
|
تکّه ای ماه بود انگاری، پدرت بوی آسمان می داد با وضو می نشست توی حیاط، صبر می کرد تا اذان می داد درود بر ساجده ی شعر و شاعرانگی اش زیبا بود بانو ______________________-- سلام دوست عزیزم ممنونم از حضور
|
این کامنت را برای خدا می نویسم که او را پیوسته شاهد و ناظر می بینم خدایا سپاسگزارم که در زمانی زندگی میکنم که دلاورانی را درک کردم که مرگ را به بازی گرفتند و خالا بعد از بیست و اندی سال کسانی از آنان یاد می کنند که در آن موقع یا نبودند و یا کودکانی مشغول به بازی بودند اما به لطفت حالا چنان از آنان و رنجهایشان می گویند که گویا سالها با آنان زندگی کرده و محشور بودند خدایا شاکرم که هر دو گروه را درک کردم . خواهر گرامی مرا ببخش که در مقابل کلام صادقانه قدرت ندارم خودم را کنترل کنم ... بوسه مرا بر قلمتان پذیرا باشید __________________________________________ سلام سپاس از این همه لطف ممنونم
|
سلام كارزيبايي است.دست مريزاد. ___________________ سلام ممنون از حضور ونظر لطفتان
|
عالی بود و تاثیر گذار و ماندنی/درود بر تو
|