سلام استاد
زیبا و جاندار
دست مریزاد
|
سلام جناب استاد قزوه ی گرامی دوید خون دلم در میان مردم چشم خیال کرد پر از شیشه است، پا نگذاشت هزار پنجره ی باز بود در نفسم زمانه این همه را بست و هیچ وا نگذاشت بسیار عالی بود جناب استاد
|
با درود بیکران جناب قزوه ..
انقدر زیباست که باید همه ی شعر رو تکرار کنم
بسیار ممنونم از این غزل زیبا.
|
هزار مرتبه عشق توام به سر افتاد/تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت/ اصلا انگار تمام کلمات در شعر شما معنایی تازه می یابند...می رقصند ...می گریند...می خندند...و به معنای واقعی شعر میشوند.../ سلام و درود به استاد بی نظیرم
|
هزار مرتبه تا کفر زلف او رفتم
نشد که بنده ی شیطان شوم، خدا نگذاشت
سلام استاد
چه بگويم والّا؟ زيبا بود و زيبا. خدا طبعتان را همچنان براي ما باز نگه دارد
|
هزار مرتبه عشق توام به سر افتاد
تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت ////////
تمامی ابیات زیباست استاد گرامی
|
سلام استاد قزوه
خواندم و لذت بردم
طبعتان روان.
|
درود بر حضرت قزوه ی عزیز غزل زیبای تان دلنشین است. لدت بردم. سرمستی تان مستدام
|
سلام استاد بسيار زيبا سروديد آموزنده ولذّت بخش.
|
سلام /
تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت/
دلنشین و زیبا بود پویا باشید جناب قزوه
|
درود بر شما استاد بسیار دلچسب و زیبا بود. ... هزار مرتبه عشق توام به سر افتاد
تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت ...
|
دوید خون دلم در میان مردم چشم
خیال کرد پر از شیشه است پا نگذاشت سلام جناب استاد قزوه
عالی بود...
|
سلام استاد بزرگوار
غزلی دل نشین وبسیار تاثیر گذار است
درود بر شما
|
نشد که روزه خود بشکنم، نفهمیدم
نماز تاب نیاورد یا دعا نگذاشت؟
|
خداش خیردهاد آن پدر که از پس مرگ
به جز شکسته دلی از برای ما نگذاشت
|
با سلام و درود خدمت جناب قزوه گرامی
غزل زیبا وپر محتوا و احساس برانگیزتان درسی است معنوی که امیدوارم چراغ مکتبتان ، استاد ! تا ابد روشن بماند که یقینا می ماند همیشه پایدار باشید
در پناه حق...
|
هزار مرتبه تا کفر زلف او رفتم نشد که بنده ی شیطان شوم، خدا نگذاشت سلام استاد قلمان رقصان
|
سلام و عرض ارادت به حضور استاد عزیز جناب قزوه
بسیار عالی است و بل فوق عالی بیت به بیتش شاه بیت است . بسیار لذت بردم و استفاده کردم . دست مریزاد . ضمنا مشتاقانه در انتظارم که دیوان بیدل به تصحیح حضرتتان و استاد طباطبائی به زیور طبع اراسته گردد . انشاء الله اطلاع رسانی به موقع صورت پذیرد که بی خبر نمانیم .
|
چقدر محفل او خوب بود و مایل بود *
دلم به خاک نشینی که آن هوا نگذاشت *
رسیده بود به اوجی کنار تو روحم *
ولی فرشته ی ملعون، خدا، چرا نگذاشت *
خدا کند شود این اسب وحشیم آرام *
هوای نفس که هرگز مرا رها نگذاشت *
بسی غریو شیاطین به خواندنم به زمین *
هزار مرتبه شکرش که آن ندا نگذاشت *
--
درود استاد گرامی
|
سلام استاد پس از چندی از همان غزل های مضمون پرور سیال همیشگی از شما خواندم . تاریخ تیرماه 91 به شادکامی ام افزود که استاد غزل گفتن را وانگذاشته اند . به هر حال قزوه که شدی انتظار خوانندگان سالیان شعر شما فزونی می گیرد . بیست و چند سال است که نام قزوه تداعی گر غزوه است در شعر و شعور من . البته ارتباط مناسبی با بیت «مرو ز خانه ی من ای نماز اول وقت / به خانه ای که در ان غیر گریه پا نگذاشت» بر قرار نکردم . مصرع دوم بیت ، به چه خانه ای جز خانه ی کسی که در آن غیر اشک جای چیز دیگری نیست ، اشاره می کند . اگر زخانه ای که در آن... بود مشکل برطرف می شد ممنون می شوم اگر ارشاد بفرمایید پاینده باشید ...... ق: حرف شما در باره تبدیل "به" به "از " را قبول کردم و این به نظرم به بلاغت می افزاید و از شما دوست سالیان دور هم متشکرم.
|
هزار مرتبه تا کفر زلف او رفتم.
نشد که بنده ی شیطان شوم، خدا نگذاشت
سلام استاد
بسیار زیبا و دلنشین بود. هربیت این اثر، مضمون زیبا و تاثیر برانگیز ی دارد. دست مریزاد
|
مرو ز خانه ی من ای نماز اول وقت ز خانه ای که در آن غیر گریه پا نگذاشت استاد بیتها همه حرف دل بود آجرکم الله
|
سلام استاد، با نظر دوستان کاملا موافقم که واژه ها در کلام شما رنگ دلنشین تری می گیرد.
لذت وافر بردم.کامکار باشید و پایدار.
|
هزار مرتبه عشق توام به سر افتاد
تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت//این بیت رو مدام اینروزها با خودم تکرار می کنم...و فکر می کنم که کاش خطاط بودم تا می نوشتمش...
|
استاد عزیز!
با سلام
خدا عمرتان بده، سایه تان همیشه مستدام بداره..................... واقعا ما با خوندان شعرتهایتان روحیه می گیریم، برای مثل بنده بسیار آموزنده است..............
|
سلام بر استاد قزوه ی ارجمند
دست مریزاد ، دلپذیر ، پر شور و زیبا بود . شاعرانگیتانن مستدام
|
استاد قزوه باسلام واحترام
روان و زیبا وخواندنی ، با دنیایی پراز حرف های گفتنی معنا دار . دست مریزاد و سایه تان همواره بر سر ما مستدام . هرکجاهست خدایا به سلامت دارش
|
هزار پنجره ی باز بود در نفسم
زمانه این همه را بست و هیچ وا نگذاشت هر بيت كه خواندم با خود انديشيدم كه بيت الغزل نابي يافته ام /غافل از آنكه واژه به واژه ي عشق بود و غزل خود شاه غزلي!
خانه ات آباد عشق
|
هزار مرتبه عشق توام به سر افتاد تو را نشد که تماشا کنم، حیا نگذاشت
**
سلام و درود
بیت الغزل است این بیت ظریف
یاحق !
|
دوید خون دلم در میان مردم چشم
خیال کرد پر از شیشه است، پا نگذاشت/ با سلام خدمت بزرگوار استاد گراميم جناب آقاي دكترقزوه. بسيار عالي بود همه ابيات بي نظير و خالصانه و صادقانه بودند و دلنشين. البته با بيت آخر از نظر محتوا موافق نيستم چون بي ريا تر و صادق تر از آيينه صدقي چون شما نديده ايم كه بي پروا آنچه در دل داريد بر زبان مي آوريد و خاري بر چشم دشمنان خدا هستيد. هر چند حسب حال امثال ماست و بر دل نشست همه غزل چونان هميشه اشعارتان
|
دستتان درد نکند استاد حظ بردم از این نفیسه .
بر قرار باشید
|
سلام استاد غزل زیبا وپر محتوای شما را خواندم ولذت بردم. ماندگار باشید
|
ز هفت خوان رسیدن گذشته بود دلم
به خوان هشتم او گم شدم، ریا نگذاشت...
|
تو شاعري و بهار را مي داني/درد و غم روزگار را مي داني/پرپرشدن جوانه ها را ديدي/فرق عمل و شعار را مي داني
|