ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل


 




قال رسول الله صلی الله علیه و آله:



اشرف الموت قتل الشهاده



رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:



شهادت برترین مرگهاست




 



 



می شود تا ابد پرستو بود، گرچه زخمی به پیکرت باشد



می شود هفت آسمان یک عمر، زیر آرامش پرت باشد!



چشم های تو بیقرار از درد، اشک های تو بی نصیب از شوق



زندگی اتفاقی ازمرگ است، تا قفس در برابرت باشد!



رفتی و عشق تا جنون در تو، لشکر کفر سرنگون در تو



عهد کردی نماد آزادی، تنِ در خون شناورت باشد



صبح بر دوش ات آفتاب آورد، بالهایت شکست و تاب آورد



که مباد این شب غبارآلود تا ابد سایه ی سرت باشد



هر چه فریاد بر لب ات جان داد،هر چه خورشید در تن ات گل کرد



پرکشیدی که بعد از این هرشب، شانه ی ماه بسترت باشد



پل زدی خواب های خوب ات را،بر زمین ریختی غروب ات را



تا طلوعی به رنگ آزادی، پیش روی برادرت باشد!



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/1 در ساعت : 8:27:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  962


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/4/1 در ساعت : 11:41:1
سلام بر شما زیبا و فاخر است دست مریزاد
مصطفی پورکریمی
1391/4/1 در ساعت : 14:37:36
سلام خانم شعبانی ارجمند
بسیار زیبا ، مطنطن باصلابت و ارزنده بود موفق باشید
مژده ژیان
1391/4/2 در ساعت : 13:16:15
درود بر فصاحت غزل تان بانو شعباني
عالیه مهرابی
1391/4/2 در ساعت : 11:44:32
سلام دوست خوبم عیدت مبارک غزل خیلی زیبایی بود . یا علی
احمد فرجی
1391/4/1 در ساعت : 14:51:18
باسلام وادب واحترام خدمت سرکارخانم شعبانی الحق والانصاف روان ودلنشین و خواندنی بود وپراز صلابت . خستگی شعرخوانی درسایت را از جان وجسممان سروده ی زیبای شما درآورد. موفق باشید
محمود آصفی
1391/4/4 در ساعت : 7:17:52
سلام
بسیار زیبا خلق کرده بودید...
لذت بردم. موفق باشید
محمد تقی قشقایی
1391/4/3 در ساعت : 0:31:53
بسيار زيبا بود
موفق باشيد
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/4/1 در ساعت : 9:0:6
سلام چه می شود گفت جز تسلیم در برابر زبانی که سرشار از زیبایی است . شعر مثل مومی در دست های شما ورز داده شد . مانده ام چگونه این همه یکدستی و صللابت را با هم یک جا نشانده ای . جز یک جا که واژه ی اتفاق خوب جا نیفتاده است . مثلا من اگر جای شما بودم می نوشتم « زندگی ترجمانی از مرگ است ... » یا هر واژه ی دیگر . اما این لنگی کوچک البته از نظر من در برابر این همه شکوفایی زبان در متن هیچ است . پل زدی خواب های خوبت را ، بر زمین ریختی غروبت را ... غبطه ی آن لحظه ای را می خورم که عبارت بر زمین ریختی غروبت را بر جان و زبانت نشست . بی شک این گونه کشف ها یک شبه میسر نیست و حاصل عرقریزان پیوسته ی روح سرشار شماست سری به دفتر من بزنید پاینده باشید
سیاوش پورافشار
1391/4/2 در ساعت : 8:23:23
درود بانو بسیار زیبا بود موفق باشید
بازدید امروز : 7,823 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,229,030
logo-samandehi