ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زخم بستر


در دل شبهای تاریک و سیاه



نیست در گیتی به جز انوار ماه 



گاه ظلمت می کند فرماندهی



سر به سر تاریک و از روشن تهی



بستری نازک بود کنجی خراب



رفته مهجوری ز رنجوری به خواب



چشم بسته با دلی امیدوار



خسته تن از چرخش این روزگار



بسترش اما، کند نامردمی



کی فلان یک لحظه ای بنما تهی



روز و شب بر من سواری می کنی



شب به جا ، روزان چرا سر می کنی



نیمه شب از بحر انجام نماز



می گشایی چشم از روی نیاز



بحر سجده نیست بر من اتکا



جای کف و زانو و انگشت پا 



مهر بر پیشانیت ، بر می نهی



ضمن سجده هم هنوز خوابیده ای



روحت اما ، هر زمان سر می کشد



دایما با قدسیان پر می کشد



پیکر رنجور و پاکت بر نماز



استواران ، تا شود خاور فراز



صبحگه کاشانه ات روشن شده



بستر پاکت ولی ، خونین شده 



خون ز زخم بسته چون جاری شود



با دل سرگشته هم بازی شود



زخم از بستر نباشد ، یاد دار



این کند ، مهر شهیدان ماندگار



زخم خنجر،زخم نیزه، نیش تیر



بر نشیند بر تن مرد دلیر



لیک چون کهنه شود جنگ و جهاد



زخم بستر ها همی ماند به یاد



چشمه ای باید که همراهی کند



چرک و خون ، از بسترت بیرون کند



زخم بستر را همی مرهم نهد



یادمان شاهدان بر پا کند



  


کلمات کلیدی این مطلب :  زخم ، بستر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/1/11 در ساعت : 19:21:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  840


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,241 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,168,552
logo-samandehi