بانوی هلمندی*
چه غمگین می نوازی تاررابانوی هلمندی
بزن شور بلوچی وار رابانوی هلمندی
کنار شانه هایت غژدی**تونیز می لرزد
ملرزان سقف بی دیواررابانوی هلمندی
هراسان می دود بزغاله ات دورتویعنی که-
به آتش میکشی پر چین های خاررابانوی هلمندی
دوچشمان سگ ات مملوّ از فریادوازخواهش
که لب َتر کن کدامین کار رابانوی هلمندی ؟
و می گوید به چرخان چشم های سُرمه ریزت را-
که رقصم مز رع کُکنار رابانوی هلمندی ؟
و یک دَم جیغ زد با لهجۀ کوُچیی***شیرینش
تمامش کاکوالله یار**** رابانو ی هلمندی
*هلمندنام شهری است در افغانستان
**خیمه به زبان پشتو
***چادر نشین ها که مدام درحال کوچ کردن هستند
****نامیست رایج درمیان پشتو زبان ها
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/1/10 در ساعت : 15:13:30
| تعداد مشاهده این شعر :
936
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.