سلام جناب اصغری بزرگوار شعر زیبا وفاخری است
|
سلام در كبود زخم خود نشسته سرد... زیباست موفق باشید
|
سلام دوست عزیزم شعر زیبایی ست اما چرا کوتاه قدرت مانور شاعر در اینگونه شعر ها زیاد است هرچند مفهوم دار است شعرتان ولی کمی به تصاویر آن بیافزایید به نظر من بهتر است البته ایده ی کاملا شخصی من است شاد زی دوست من ممنون از اطلاع رسانی
|
سلام جناب فرزقی شعر زیبایی بود.
|
سلام از شعر زیبا و روانتان لذت بردم موفق باشید
|
درود بر مردی از تبار درد زیبا بود. یا علی
|
سلام بر شاعر گرامی خواندمتان ولذت بردم. پایدار باشید
|
درود بر عزیز دلم اصغری عزیز مرد مي زند به زخم خود نمك درد در گلو و بي پناه بود زیبا وودلنشین بهره بردیم
|
|
سلام بر جناب اصغری عزیز شعری استوار بر پایه ی شعور ، زیبا و دوست داشتنی ، دست مریزاد و برقرار باشید با پوزش : زمان در بیت اول یکسان نیست آنجا که می گویید : مرد مي زند به زخم خود نمك / درد در گلو و بي پناه بود ( فعل "می زند" در مصراع اول و "بود" در مصراع دوم ، با هم تناسب زمانی ندارند و باید برایشان کاری کرد
|