ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرد زخمي


مرد مي زند به زخم خود نمك



درد در گلو و بي پناه بود



در كبود زخم خود نشسته سرد



مثل يك پلنگ رو به ماه بود



 



چون درخت ِ پير سالخوده اي



شانه  اش نشان يك  تبر نشسته بود



در مصاف مرگ و زندگي صبور



چون تپانچه در خطر نشسته بود



 



بوي اسب داشت در رگ و پي اش



بوي برنووي كه مرد ِ مرد بود



چون خديجه عشق او كه تا ابد



دل خوشي براي يك  نبرد بود.......



 



 



مجتبي اصغري فرزقي - مشهد



وبلاگ :http://mo1351.blogfa.com/ 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  مرد ، زخمي ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/24 در ساعت : 13:53:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1231


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1390/12/24 در ساعت : 16:54:20
سلام جناب اصغری بزرگوار
شعر زیبا وفاخری است
سید محمد آتشی
1390/12/25 در ساعت : 22:53:38
سلام
در كبود زخم خود نشسته سرد...
زیباست
موفق باشید
سید مهدی نژاد هاشمی
1390/12/24 در ساعت : 14:11:45
سلام دوست عزیزم شعر زیبایی ست اما چرا کوتاه قدرت مانور شاعر در اینگونه شعر ها زیاد است هرچند مفهوم دار است شعرتان ولی کمی به تصاویر آن بیافزایید به نظر من بهتر است البته ایده ی کاملا شخصی من است شاد زی دوست من ممنون از اطلاع رسانی

مهدیه زرعی ( هدیه)
1390/12/24 در ساعت : 22:9:14
سلام جناب فرزقی
شعر زیبایی بود.
اباصلت رضوانی
1390/12/26 در ساعت : 15:20:17
سلام
از شعر زیبا و روانتان لذت بردم موفق باشید
سعید اشیری
1390/12/24 در ساعت : 20:40:51
درود بر مردی از تبار درد

زیبا بود.
یا علی
حمیده میرزاد
1390/12/26 در ساعت : 18:40:32
سلام بر شاعر گرامی

خواندمتان ولذت بردم.

پایدار باشید
محمد علی هلال
1390/12/24 در ساعت : 21:34:33
درود بر عزیز دلم اصغری عزیز
مرد مي زند به زخم خود نمك
درد در گلو و بي پناه بود

زیبا وودلنشین بهره بردیم
حسین سنگری
1390/12/25 در ساعت : 23:21:39
درودتان باد
عالی بود
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/12/26 در ساعت : 7:30:51
سلام بر جناب اصغری عزیز
شعری استوار بر پایه ی شعور ، زیبا و دوست داشتنی ، دست مریزاد و برقرار باشید
با پوزش :
زمان در بیت اول یکسان نیست آنجا که می گویید :
مرد مي زند به زخم خود نمك / درد در گلو و بي پناه بود
( فعل "می زند" در مصراع اول و "بود" در مصراع دوم ، با هم تناسب زمانی ندارند و باید برایشان کاری کرد



بازدید امروز : 41,363 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,999,963
logo-samandehi