ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



وسوسه ی شوق دیدارت...


 



تو را به دقایقی از نوشته هایم می خوانم...



تا سبز شود جسم بی جان قلم...



...



میهمان کن از خضاب گیسویت...



برای کرسی سطرهایی...



که تشنه ی گاه گاهت هستند...



...



نهر احساس ام...



سرگردان است میان فصل ها...



که تو را بسراید...



دغدغه اش غریبانه ی باران است...



که ببارد و و نباشی...



...



حضور مختصر تو را نمی خواهم...



که دیباچه ی خاطرات گردد...



وسوسه ی شوق دیدارت...



لحظه لحظه ی اهورایی تنهایی ام شده است...



....



تو که باشی بختک دلتنگی هایم چیده می شود...



بیا و سیراب کن...



قحطی عشقی را که خیال سحرم گشته...



...



تو که باشی...



پاره های غزل هایم...



دیگر...



خستگی و درد نخواهند داشت...



 



(رضا)


کلمات کلیدی این مطلب :  وسوسه ، ی ، شوق ، دیدارت... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/26 در ساعت : 8:8:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  1105


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/11/26 در ساعت : 10:42:6
سلام و عرض ارادت
زیبا بود و به دل نشست ، دست مریزاد و برقرار باشید


سلام گرامی استاد

سپاس از حسن توجه ی شما
ارادتمند
رضا
وحید ضیائی
1390/11/26 در ساعت : 11:6:37
سلام . منطق زبانی و ذهنی یک نثر ادبی را داراست بدون در نظر گرفتن فرم نوشتاری اش . ممنون


سلام و عرض ادب حضور گرامی تان

بی نهایت از مهرتان سپاسگزارم
ارادتمند
رضا
بازدید امروز : 28,606 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,987,206
logo-samandehi