ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل : شیرین


  باسلام، آخرین سرودۀ خودم رو جهت نقد و داوری شما عزیزان میگذارم:



 



 



شاید تو را نگاه، شاید تو را سلام، شاید تو را تنفسِ من آشنا کند



با رنگی از نگاه، با طعمی از سلام، با لرزشی که رازِ مرا برملا کند



 



گفتی که عاشقی؟ آری هزار بار، آری هزار مزرعه گندم گواهِ من



حوا اگر تویی، بااین رسیدگی، باید که رحم بر منِ آدم خدا کند



 



پرواز داده ام، آغوشِ کال را، تا در نسیمِ صبحدمت بالور شود



بیدار مانده ام، تا شب تنِ مرا، در بسترِ سپیدیِ چشمت رها کند



 



با تارِ آفتاب، با پودِ ماهتاب،  فرشی به نقشِ باغِ خیالِ تو بافتم



بر قالیت مدام، گل می دهد دلم، پایت کجاست فرشِ مرا نخ نما کند؟



 



فرهادِ بی مزار، عمریست غمگسار، چشم انتظارِ پیکِ شمیمی نشسته است  



شیرینِ من بخند، آن غنچه باز کن، خوش خنده ای که بر لبِ تو چشم وا کند



 



با شعلۀ نگاه، یا یک جرقه؛ آه، آتش چه ماه میزنیم دستخوش عزیز



اما در این گداز، خود دورتر بایست، میترسم این حریق  تو را مبتلا کند



 



 بهمن۹۰


کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، : ، شیرین ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/25 در ساعت : 5:58:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  882


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا دل‌خوش
1390/11/25 در ساعت : 11:30:52
عجب وزن آهنگین و مفهوم پر ملاطی!
بسیار زیبا بود.
دست مریزاد.

سلام
خیلی از لطفتون ممنونم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/11/25 در ساعت : 16:54:6
سلام و عرض ارادت
شعر بسیار خوب ، شیرین و پر شوری شده این غزل دلنشین ، دست مریزاد و برقرار باشید
استفاده خوبی کرده اید از التزام به حفظ چیدمانی واژه ها و بخش بندی در تمام ابیات تا موسیقی روان و زیبای برخاسته از غزل در تمامی ابیات یک نواخت و هم آهنگ بماند .
شاعرانگیتان مستدام

سلام استاد گرامی
ازتون ممنونم
لطف شما باعث دلگرمی برای حقیر
بازدید امروز : 12,896 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,338,027
logo-samandehi