ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پیراهنِ یوسف


سلام دوستان گرامی



آخرین سروده از خودم که غزلیست با عنوان پیراهنِ یوسف جهت نقد و داوریِ شما عزیزان میگذارم . این غزل به همراه سروده های دیگری از حقیر در وبلاگ رسمی اشعارم قابل دسترسی برای شماست.



یوسف به که دادی غزلِ پیرهنت را؟



لب های که دزدید غزالِ دهنت را؟



 



هدهد به سلیمان نرسان حال سبا را



ترسم که به آخر نرسانی سخنت را



 



ای بلبلِ خونین کفنِ بال شکسته



با هیمه کشیدند به آتش چمنت را



 



صد بغضِ گلوسوز فروخوردی و نشنید



یکبار دلم گریۀ عاشق شکنت را



 



بگذارکه این وعده حریصانه بپویند



دستان نوازشگرِ من زخمِ تنت را



 



خاموش تو و شعله و پروانه همه من



اینبار من آراسته ام انجمنت را



 



در برکۀ چشمان ترم آبتنی کن



دیگر که کسی نیست ببیند بدنت را



 بهمن ۹۰


کلمات کلیدی این مطلب :  پیراهنِ ، یوسف ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/8 در ساعت : 22:57:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  1031


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1390/11/9 در ساعت : 9:16:39
شعر و غزل قشنگي بود

بيت آخر زيبايي دوچندان داشت


وزن آهنگين و قافيه و دريف نيز به خوانش زيباي آن كمك كرده بود


زبان شعر شما هم زيان خوبي است
به زبان روز نزديك است و اين يك خوبي محسوب مي شود


موفق باشي شاعر


ياعلي
سحر لطیفیان
1390/11/9 در ساعت : 1:42:37
پیراهن یوسفم را دریده اند
این موش ها که راه فاضلاب را به خواب هایم باز کرده اند
مصطفی پورکریمی
1390/11/10 در ساعت : 16:35:18
سلام جناب آقای نیری عزیز

بسیار زیبا و دلنشین سروده اید .استادانه و عالی بود .

فونتی که استفاده کرده ای خیلی ریز است اگر اندازه را روی 22 قرار دهی خوب می شود .برو توی قسمت ویرایش درستش کن .

سلام جناب پورکریمی بزرگوار
ممنون از تذکر مفیدتون
یاعلی
اکرم بهرامچی
1390/11/9 در ساعت : 0:59:52
خیلی جالب بود دست مریزاد
علی سعادتخانی
1390/11/9 در ساعت : 20:38:35
غزل قشنگی بود، با نازک خیالی های ظریف، اطمینان دارم در ویرایشی اندک این غزل زیبا روانتر و سلیس تر از این نیز می تواند باشد.

مصارعی از این دست: دیگر که کسی نیست ببیند بدنت را
می تواند باشد:
در برکه ی چشمان ترم آبتنی کن
اینجا که کسی نیست ببیند بدنت را
/
موفق باشید عزیز
مصطفی معارف
1390/11/9 در ساعت : 9:32:38
خیلی ز یبا و ستودنی بود مستفیض شدهم
سر فراز باشید
بازدید امروز : 38,478 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,589,782
logo-samandehi