ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



منظومه خورشيد
تداعی می کند برهان صبح جلوه اش آیات کوثر را
خدا آکنده از نور وجودش خانه موسی بن جعفر را

بهشت مشهد از دروازه های شهر قم رد شد
از آن روزی
که جانان آفرید از مضجع معصومه در قم باب خواهر را

چه سعیی می کند بین صفای مشهد و قم زائر سلطان
که مروه مروه حاجت می شود پای دلش شوق برادر را

نسيمي كه شبي از كوي سقاخانه سلطاني اش رد شد
سحر جاروب زد با سيل مژگان دامن صحن مطهر را

همه تن می شوم غرق نماز حاجتش بر روی سجاده
ببين در چشم من قد قامت پرواز را شوق کبوتر را

هزاران حرز اگر شيخ بهائي هاي شا عباس بنويسند
نمی بندد برویم بی کران لطف شاه هشتمين، در را

چرا آهوي دل سر روي خاك پاي زائرهاش نگذارد
كه هر خاكي در اين منظومه خورشيد بالا مي برد سر را

محمدرضا كاكايي
کلمات کلیدی این مطلب :  امامرضا ، سقاخانه ، قم ، معصومه ، سلطان ، شوق ، حرم ، كبوتر ، شيخ بهائي ، شاعباس ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1404/2/23 در ساعت : 16:7:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  2


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 5,850 | بازدید دیروز : 15,122 | بازدید کل : 123,385,261
logo-samandehi