شب زخم
چه دلتنگم من اینجا از شب زخم
به جانم می زند آتش تب زخم
بیا بشنو ، شنیدن دارد ای دوست
سرود بی قراری از لب زخم
پای زخمی
سرودی تازه سر کن نای زخمی
دلم پوسید از دنیای زخمی
مرا با خود ببر آن سوی فردا
اگرچه مانده تنها پای زخمی
زاپاس
بیا تا عاشقی را پا س داریم
هنوزم تا کمی احساس داریم
هزاران بار اگر دل را شکستند
چه غم ! چون ما دلی زاپاس داریم .
دروغ
شب اینجا سیاه و بی فروغه
رسیدن تا سحر حرفی دروغه
کساد سخت بازار صداقت
سر رنگ و ریا اما شلوغه
هوا
هوای دل همیشه گرگ و میشه
میون شک و تردیده همیشه
برای درک حس با تو بودن
دو دل مونده که می شه یا نمی شه
باران
خوشا در دیده ها بارانی از عشق
میان دشت جان طوفانی از عشق
کمی لبخند ، قدر ی مهربا نی
دوبیتی سادگی ، داما نی از عشق
آدینه ها
غم آدینه ها را دوست دارم
به شوق تو دعا را دوست دارم
شما را هر نفس تکرار کردم
شما را من ، شما را ، دوست دارم .
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/10/30 در ساعت : 21:17:58
| تعداد مشاهده این شعر :
844
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.