الرّحمن
دوشنبه بود که افتاد ناگهان در کاج
پرنده در تب و تاب پرندگان در کاج
به شکل خستگی ابر، بعد باران بود
گرفت دست به دامان آسمان در کاج
تکاند حجم خودش را وزید مثل نسیم
به شاخ و برگ نوا داد مهربان در کاج
خوشا پرنده که راهی به آسمان دارد
خوشا پرنده که می سازد آشیان در کاج
صدای ممتد گنجشک های همسایه
سرود سبحان الله همزمان در کاج
و می شنیدم که برگ ها به هم گفتند:
فبای آلا ...تکذبان در کاج
کلمات کلیدی این مطلب :
غزل ،
،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/10/27 در ساعت : 16:36:13
| تعداد مشاهده این شعر :
832
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.