ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من،ترکش،رفتن...!


مانده ام در هجوم ترکش ودود، زوزه شوم تیر می شنوم.......



                      دیو آتش حریف می طلبد، سوز هل من نصیر می شنوم



دیشب اینجا قیامتی برخاست، سنگر از اشک وخنده ها لبریز..



                    من هنوز از شکاف گونی شن نغمه های مجیر می شنوم



گرچه تن ها نحیف ولاغربود،تشنگی بود ومرگ بود وهراس........



                         جای آوای ناله وتسلیم نعره شرزه شیر می شنوم



نوجوانی به خاک وخون غلتید،آرزوها به باد مرگ سپرد....



                از لبانش به جای وحشت مرگ یک دعا بهر پیر می شنوم



کوچه ها غرق نور خواهدشد،حجله هایی به رنگ خونهاشان.........



                         بوی اسپند وعود می پیچد،درتمام مسیر، می شنوم



مادرم بغض کرده می دانم،می رسد بوی اشکهای شبش.........



                  وقت رفتن شده است انگاری،از هوا بوی سیر می شنوم


کلمات کلیدی این مطلب :  من،ترکش،رفتن...! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/20 در ساعت : 9:38:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  1574


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی اشرفی راد
1390/10/20 در ساعت : 10:2:21
باسلام موفق باشید عالی بو د امیدوارم درپناه رب الشهداء مانا باشید/بازهرا(س)
********************************************************************
سلام استاد عزیز
ممنونم از لطفتان
پایدار باشید.
عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/20 در ساعت : 17:19:37
زنده باشی الهی.واقعا محظوظ شدم....در بیت سوم به جای نعره های چو شیر بهتر است بگویید:نعره ی شرزه شیر.در آن صورت که فرموده اید نعره ها را به شیر و نه به نعره های شیر تشبیه کرده اید.ایضا غزلی به این زیبایی حسن مقطع بواسطه ی کلمه ی سیر ندارد.این بوی سیر ناجور توذوق می زند.
**************************************************************
ممنونم استاد.
ایراد اولتان را اصلاح کردم
ولی دومی اشاره به بوی گازهای شیمیایی داشته ونتوانستم جایگزین کنم.
استوار وماندگار باشید.
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/21 در ساعت : 9:18:31
سلام افشين عزيز


غزل قشنگي بود مخصوصا كه وزن حماسي آن در شكوه اين حادثه بزرگ كمك شاياني كرده و فقط يه نكته و آن سير خوب سر جايش ننشسته و بيرون زده است. سير سابقه ذهني در خصوص بوي آن دارد و معمولا مثبت نيست و اين در مسير خوب از كار در نيامده است


در كل كار قشنگي بود

موفق باشي دوست عزيزم
وبلاگ من به نام
شعر نو پيراهني در باد است
خوشحال مي شوم


موفق باشي
***********************************************************
سلام دوست شاعرم

از نظر لطفتان سپاسگزارم
بوی سیر رو به عنوان جرس کاروان رفتن که همان بوی گازهای شیمیایی است استفاده کردم.
حالا چرا خوب سرجایش چفت نشده نمیدانم.
ممنون از انتقادهایتان، رستگار وکامکار باشی
مصطفی معارف
1390/10/20 در ساعت : 12:51:44
زیبا و دلنشین موفق باشید دکتر جان واقعا دستت درد نکنه
شادزی
*************************************************
معارف عزیز ممنونم
پایدار باشی.
مصطفی پورکریمی
1390/10/20 در ساعت : 19:51:36
سلام جناب دکتر تل لوی گرامی
غزلی بسیار زیبا و با ضرب آهنگی حماسی بود موفق باشید .جسارتا من هم دو پیشنهاد دارم
1 - در موردی که استاد خوش عمل اشاره فرمودند می توانید بفرمایید " جای آوای ناله وتسلیم نعره هایی دلیر می شنوم ...

2 - بوی اسپند وعود می پیچد،درتمام مسیر، می شنوم..... دوفعل در این مصرع از فصاحت آن کاسته است پیشنهاد من این است:

بوی اسپند وعود و گلاب ،درتمام مسیر، می شنوم....
******************************************************************
سلام
استادگرامی
ممنونم از حسن نظرتان
وممنون از نقدهای زیبایتان.
رستگار وکامکار باشید.
اکرم بهرامچی
1390/10/21 در ساعت : 9:43:13
سلام آقای تل لو
بسیار عالی بود دست مریزاد
****************************
از عنایتتان ممنونم
کامکار باشید.
معصومه عرفانی (عرفان)
1390/10/20 در ساعت : 13:15:21
سلام استاد تل لو بسیار زیبا سرودید تقدیمی به شما



عاشق


عاشقم را ز دشت و دمنش آوردند

گل پرپر شده ی در چمنش آوردند

آن کبوتر که خونین چو بالش دیدم

کو؟ لباسش بگو با کفنش آوردند
******************************************
سلام
ممنونم از حسن نظرتان
شرمنده می فرمایید
رستگار وماندگار باشید.
مریم مهربانی
1390/10/20 در ساعت : 20:10:40
وقت رفتن شده ست انگاری...

واقعا اثر گذار و زیبا بود.

پایدار باشید.
****************************
از حسن نظرتان ممنونم
رستگار باشید وکامکار.
صادق رحمانی
1390/10/20 در ساعت : 15:46:49
درود بر شما. حس غریبی دارد.
************************************************
ممنونم از حسن نظرتان،رستگار باشید.
اکبر نبوی
1390/10/21 در ساعت : 1:13:23
سلام بر شما
فخامت حماسه در غزلتان غبطه انگیز است. دست مریزاد.
دعای نیمه شب همان شرزه شیران، برکت قلم و اندیشه تان.
****************************************************
سلام دوست شاعرم
ممنون از حسن نظرتان
در پیشگاه اساتید مشق می کنیم.
رستگار وپایدار باشید.
محسن یاری
1390/10/22 در ساعت : 22:59:36
داداش افشین سلام . دیر رسیدم ولی بالاخره موفق شدم غزلتان را در آرشیو مطالب بخونم . خیلی زیبا بود لذت بردم . بنده هم با مجتبی هم عقیده بودم ولی توضیحتون قانع کننده بود . سپاس
***************************************************************
سلام آقا محسن گل
ممنونم ازلطفت
همیشه ما رو شرمنده کردی!
رضا کرمی
1390/10/21 در ساعت : 10:6:51
آقاي تل لوي عزيز جدا زيبا و دلنشين سروده ايد دست مريزاد
***************************************************
ممنونم جناب کرمی عزیز
کامکار باشید ورستگار.
بازدید امروز : 35,639 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,199,950
logo-samandehi