ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



جان من و جان شما 00000


جان من و جان شما قربان پیمان شما           



تیری به قلب ما زند آن زلف افشان شما





یارب جفا بس دیده ام درخون خودغلطیده ام       



مرغ تفرج بوده ام در باغ وبستان شما

 



من آمدم بیرون زخود چون شبنمی ازروی گل    



افتان وغلطان می شوم سوی زنخدان شما

 



گه می شودخندان شوی گاهی شود گریان شوی   



 ای من فدای خنده وهم چشم گریان شما





بتخانه ومیخانه راهم مسجدوهم خانه را              



 درخون وآتش می کشم باشد چوفرمان شما

 



هرچند  برزلف شما گه می وزد باد صبا            



 بادست خودشانه کنم زلف پریشان شما





صهبااگرنالان شودسروقدش چوگان شود        



باشد روا گرجان دهد ازدرد هجران شما

 



طوفان اگر آید چه غم برهم زند شعر مرا       



 دریا ندارد واهمه ازدست طوفان شما  



سعیدزاده بیدگلی (صهبا)

           

 


کلمات کلیدی این مطلب :  جان ، من ، و ، جان ، شما ، 00000 ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/18 در ساعت : 12:20:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1174


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا درانی نژاد
1390/10/18 در ساعت : 18:35:21
شعرتان زیبا بود ولی زبانتان قدیمی است موفق باشید.
--------------------------------
ممنون ازلطفتون پایدار باشید
محسن یاری
1390/10/18 در ساعت : 23:16:20
سلام سید جان . از لطفی که به بنده داشتی بی نهایت سپاسگذارم . غزل زیبایتان را هم خواندم و لذت بردم . سپاس
------------------------
با سلام خدمت شما دوست عزیز
خواهش می کنم .سعی می کنم بدون تعارف سخن بگویم ونکته ای نیز که در حیات خلوت گفته بودم شاهدی بود بر ادعای بنده
مصطفی معارف
1390/10/18 در ساعت : 13:9:52
:
سید جان نظر به ارادتی که تمام سادات من جمله شما دارم عرض میکنم
- شعر مانند قامت یک انسان است سر ، دست ، پا ، و از همه مهمتر برای بیان منظور یک هدف دارد ، حالا شما ببین شعرت تمام این اجزا را دارد ؟
- شعر هم دارای یک نوعی داربست است که ابیات را روی هم قرار می دهد و مانع فرو ریختن آنان می شود و کار دیگری هم که انجام می دهد این است که ارتباط موضوعی بین ابیات و مصاریع بر قرار می کند ، حالا شما ببین شعرت تمام این اجزا را دارد ؟

در آخر عرض این مورد هم ضروری است که شما استعداد زیادی دارید و اگر بدین نحو ادامه دهید باعث هرز رفتن این همه استعداد ناب می شوید
- استفاده از کلمات بدیع
- آشنایی به عروض
- مطالعه خوب اشعار متقدم و متاخر
- شیوه ی بیان شیرین و...
از جمله محاسن شما در این باب است همین غزلتان را اگر مقداری رویش کار کنید یک کار ناب از کار در می آید
باز هم از حضور دوست عزیزم چنانچه باعث ملالش شده ام عذر خواه و شرمنده ام و برایش بهترین لحظات و شیرین ترین خاطرات را خواهان و خواستارم .
-----------------------------------
باسلام
خدمت استاد ودوست عزیزم بسیار خوشحال ومسرور شدم ازاینکه بی پرده سخن گفتید واینجانب را راهنمایی فرمودید مطالب بیان شده ازسوی جنابعالی تا حدود زیادی مورد تایید این حقیر نیز می باشد و ان شاءالله مورد توجه قرار خواهد گرفت ولی ذکراین نکته خالی از لطف نمی باشد که تقریبا تمامی اشعار بنده جوششی است نه کوششی .(کل اناء یترشح بما فیه)
مژده ژیان
1390/10/18 در ساعت : 23:9:1
درود بر شما با واژه هاي ناب غزل تان
--------------------------
خیلی ممنون از شما خواهر گرامی پیروز وسرافراز باشید
بازدید امروز : 3,094 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,961,694
logo-samandehi