ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سيمرغ تشنه....


اسطوره اي كه رفت –گمانم پدر نبود



سيمرغ تشنه اي كه برو بال وپر نبود!!



مي گفت مادرم كه پدر رفته است كوه



آخر پدر كه اين همه اهل خطر نبود



مانند ماه خانه ي ما را چراغ بود



مردي كه اهل جنگ و جدال و سپر نبود



بابا هميشه بوي دعا داشت در سحر



بوئي كه در زمين و زمان بي اثر نبود



اورا ز حزب لاله قلمداد مي كنند



اما خودش ساده – ازين سر به در نبود



روزي خبر رسيد كه بابا پريده است



جز يك پلاك سرخ نشان از سفر نبود



پر زد شبي كه بارش باران گرفته بود



آيينه هم ز رفتن او بي خبر نبود.



 



مجتبي اصغري فرزقي - مشهد 



وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد



ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com 


کلمات کلیدی این مطلب :  سيمرغ ، تشنه.... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/12 در ساعت : 7:40:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1233


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1390/10/12 در ساعت : 10:20:14
سلام جناب فرزقی

درود بر قلمتان.


----------------
متشكر سركارخانم


شما هم شاعره خوبي هستيد و من از اشعار شما استفاده مي كنم

صادق رحمانی
1390/10/12 در ساعت : 9:36:46
بسیار خوب بود. استفاده کردم.





------------------------------
ممنون استاد ارجمند



درحضورتان خوشحال شدم


عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/12 در ساعت : 13:52:30
بسیار خوب و فاخر است. مرحبا شاعر .نمی دانم در مصراع دوم بیت پنجم سهوالقلم روی داده یا...«اما خودش ساده»؟اگر «ستاده»بخوانیم یا فرضا«سعاده»وزن درست است.بررسی ای بکنید.



-------------------
سلام استاد خوش عمل



احوال شما
خوبيد


ممنون از حضورتان
چشم حتما اعمال خواهد شد
در ضمن شايد من درست تايپ نكرده ام


به ديده منت

ممنون از حضورتان
مايه افتخار است
مصطفی معارف
1390/10/12 در ساعت : 12:54:56
روزي خبر رسيد كه بابا پريده است
جز يك پلاك سرخ نشان از سفر نبود
جناب فرزقی استفاده کردم
کتاری درخور و قابل از شماخواندم .
سلامت باشید

--------------
سلام استاد معارف


ممنون از حضورتان
اشعار شما را من دنبال مي كنم
فقط ببخشيد كه بعضا فراموش مي كنم كامنت بگذارم


از نظراتتان استفاده مي كنم


م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/12 در ساعت : 21:48:2
سلام بر شاعر شعر های پر احساس
دست مریزاد ، این شعر هم شوری فراوان در خویش داشت و زیبا بود ، برقرار باشید

با عرض پوزش در بیت 5 مصرع 2 یک شکست وزنی هست که می توانید با افزودن کلمه ی
" چه " بین خودش و ساده آن را برطرف کنید ( اما خودش چه ساده ازين سر به در نبود )


-----------
سلام استاد روحاني عزيز




چشم همانگونه كه در بالا گفته ام حتما من اشتباه كرده ام در تايپ


چشم
چشم
سید مهدی نژاد هاشمی
1390/10/12 در ساعت : 22:55:25
شعر زیبایی با درون مایه ی حماسی و ارزشی خواندم ممنون دوست عزیز


------------------------
سلام سيدجان


من نمي دانم چرا شما را بي اندازه دوست دارم
كارهايت را دنبال مي كنم
به وب تان سر مي زنم
در نشر شاملو دنبال كتابهاي شما وبرادرتان مي گردم



ممنون از حضورتان استاد


موفق باشيد
افشین تل لو
1390/10/12 در ساعت : 10:37:28
نامت بلند باد پدر،کوه دردهای خاموش!
لذت بردم.


-------------------------
متشكر م افشين عزيز



ممنون از حضورتان


محسن یاری
1390/10/12 در ساعت : 18:31:40
سلام داداش . بسیار غزل موفقی بود با دیدی نو و مضمونی تازه .سپاس




---------------------
فقط همين
ممنون محسن جان


اشرف گیلانی
1390/10/12 در ساعت : 9:8:46


پدر از تو آموختم درد را...
معصومه عرفانی (عرفان)
1390/10/12 در ساعت : 11:7:2
سلام استاد بسیار زیبا سرودبد



-------------------------
سركارخانم عرفاني
سلام

اشعار شما را در سايتهاي مختلف دنبال مي كنم


ممنون از حضورتان كه گرما بخش است
مصطفی پورکریمی
1390/10/12 در ساعت : 20:18:39
سلام جناب آقای اصغری گرامی
زیبا و با طراوت بود

در بیت زیر ارتباط منطقی بین عناصر دو مصرع نیست :
مانند ماه خانه ي ما را چراغ بود

مردي كه اهل جنگ و جدال و سپر نبود

پیشنهاد من این است :

بی هیچ ادّعا رستم دستان خانه بود


مردي كه اهل جنگ و جدال و سپر نبود

--------------------
سلام استاد پور كريمي عزيز

مردي كه با ديد باز به همه سر مي زند
استاد فكر كنم من در تايپ بعضي از مصرع ها اشتباه كرده ام
ولي نظر شما هم قابل ستايش است
حتما روي آن مانور مي كنم


سپاسگذارم
استاد
بازدید امروز : 17,330 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,181,641
logo-samandehi