ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ترانه، خانه ندارد

ترانه، خانه ندارد.   بخوان ترانه سرا!    
                 بخوان ترانه ی این دخترِ بدونِ سرا



ترانه، خانه ندارد. چه کار باید کرد؟            
         دلی شبانه ندارد.  چه کار باید کرد؟

شبانه، جوجه ی ناآشنا به بال زدن             
        چو آشیانه ندارد،   چه کار باید کرد؟

ترانه: کودکِ شبگردِ کوچه های دراز          
         دری، نشانه ندارد. چه کار باید کرد؟

ترانه، زلفِ پریشان به دست باد نداد               
        نظر به شانه ندارد. چه کار باید کرد؟

ترانه: این که به من شعر تازه می بخشد            
       خودش ترانه ندارد. چه کار باید کرد؟

آهای مجلسیان! این که خانه ی مردم              
       ترانه خانه    ندارد، چه کار باید کرد؟



ترانه، خانه ندارد. غزل نخواهم گفت                 
   و تا به نان نرسد، از عسل نخواهم گفت

بیا ترانه ی من! من غزل نمی خواهم              
 به جز ترانه ی شیرین عسل نخواهم گفت.

 

(سه گلشن نیز مانند قالب شعری سروش، قالبی نوین در شعر فارسی است. سه گلشن، قالبی ترکیبی و دارای مهندسیِ سه رُکنیِ کاملی است که به ترتیب دارای قسمت آغازگر، متن و سرانجام، قسمت پایان بخش می باشد.
آغازگر معمولا یک بیت با شیوه ی قافیه بندی مثنوی یا قطعه است. متن، چند یا چندین بیت به شیوه ی قافیه بندی غزل یا قطعه است و سرانجام، پایان بخش، ترجیحا دوبیت به شیوه ی قافیه بندی دوبیتی یا چهارپاره و گاهی یک بیت جداگانه است .)


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/9/24 در ساعت : 20:45:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  556


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین احسانی فر
1397/9/25 در ساعت : 8:10:7
درود بر شما بزرگوار.
سؤال بنده این است که این قوالب جدید چه جذابیت و یا چه تفاوتی با قالب های کهن دارد؟
چه کسی اصول آن را تعریف نموده و بر آن نام نهاده است؟
چه معاییری در انتخاب این اصول لحاظ شده است؟
شما فرمودید که در قالب سه گلشن آغاز شعر «معمولاً»! با یک تک بیت است.متن دارای چند بیت در قالب «غزل یا قطعه»! است و پایان آن نیز «ترجیحا»! دو بیت به شیوه قافیه بندی «دوبیتی یا چهارپاره»! و «گاهی»! یک بیت جداگانه است.
آنچه از ساختار این قالب عاید بنده شد این است که شاعر هرگونه که بخواهد می تواند ابیات را بیاورد.

به خاطر دارم که سالها پیش آقایی از خطه ی خراسان با نامی مستعار در یکی از سایت های ادبی عضو شده بود و جدا از اینکه صوفی مسلک بوده و به دنبال مرید می گشت ، در فضای آن سایت به معرفی قالب شعری به نام «خوشه ای» می پرداخت.
یقیناً استاد خوش عمل کاشانی و استاد اقتداری این موضوع را به خاطر دارند.
قوالبی مثل غزل ، قصیده ، مثنوی و ... به دلیل مقبولیت عام نیاز به دانستن و شناختن فلسفه آفرینش ندارند.اما اگر قرار است قالبی نوین عرضه گردد قطعاً می بایست اسطقس دارتر از این حرف ها و عاری از معمول ها و ترجیح ها و گاهی ها باشد.

بازدید امروز : 27,103 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,191,414
logo-samandehi