دریاها بخت شان سپید
«دریاها بخت شان سپید»
آن روزها
زاینده رود
پیراهن چیت بلندی داشت
1به رنگ بازار قیصریه
چشم جهانی را به خودش خیره می کرد
فکر می کنم
2«کلایدرمن» هم
آرزو داشت زنده رود را بنوازد.
نسیمی که از لابه لای گیسوانش می گذشت
درخت ها هم جوان می شدند .
سال ها گذشت ...
تشنگی به استخوانش رسید...
چه تفاهمی!
موسی با رود
عیسی با کبوتر
سلیمان با هدهد
مریم با درخت
و ما...
تکلیف مان روشن است!
می ترسم از دریا فقط خاطره ای بماند
یادمان برود
زلالی کودکی
«قصّه های بهرنگی»
...ماهی سیاه کوچک,با ما قهر کند
کاش روستا
در شناسنامه ی مان متولّد می شد
بلد بودیم بلوط های زاگرس را
چشمه های کوهستانی اش را
بلا به دور!
3 یونسیه می خواندیم برای نهنگ ها
شبیه میرزا که جنگل را از بَر بود
هر صبح
سهم گنجشک ها را کنار می گذاشت
4شعر می گفتیم چشم های« شوکا» را
رودها که مادران زمین اند
نمی شود آبروی شان را در چمدانی گذاشت
خاک بخورد گوشه ی صندوق خانه
دیگر کدامین رود را گریه کنیم!؟
دلم می خواهد
دریاها بخت شان سپید
عطر آویشن بپیچد در روستا
برکت به مزرعه ها برگردد.
دوباره ماهی ها
هامون را برقصند.
زاینده رود
جشن بگیرد زیبایی اش را
5سورمه ی صحرایی بروید در هورالعظیم
حواصیل ها
چنگرها
غازهای پیشانی سفید
تالاب را فتح کنند.
1 بازار قیصریه ی اصفهان:از معروف ترین و زیباترین بازارهای قدیمی دنیا,در گذشته مرکز تجمع قلم کارسازان هم بوده است
2 ریچارد کلایدرمن:موسیقیدان فرانسوی,بهترین نوازنده ی پیانو در سراسر دنیا
3یونسیه:ذکر حضرت یونس« خدایی جز تو نیست, پاک و منزّهی, من از ستمکاران بودم»
4 شوکا:گوزن کوچک بومی مازندران
شبیه به آهو
5 هورالعظیم:بزرگ ترین تالاب خوزستان,از منابع غنی گیاهی و جانوری کشور است با پرندگانی زیبا
تاریخ ارسال :
1397/8/17 در ساعت : 23:29:48
| تعداد مشاهده این شعر :
419
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.
شبیه میرزا که جنگل را از بَر بود ////////////////////// درود بر شما زیبا بود دستمریزاد
|