ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مادران سفرکرده
تقدیم به همه مادران سفرکرده
 
چه می شد آه دوباره کنار من بودی
قرار   بخش    دل    بیقرار  من بودی

چه می شد آه دوباره زمانه بر می گشت
"انیس و مونس و غمخوار و یار من بودی"

عجب خیال خوشی بود چشم بر بستم
و باز کردم و دیدم کنار من بودی

چگونه می رود از یاد روزهایی که
 شبیه  ابر بهار اشگبار من بودی

چگونه بی تو خزان گشت آرزوهایم
بیا که با تو بگویم بهار من بودی

بیا بیا به تو گویم حدیث غم ها را
که مونس من و اندوه خوار من بودی

هراسی از شب وظلمت نداشتم هرگز
چراغ روشن شبهای تار من بودی

چه روزهای خوشی شد برای من سپری
در آن قطار که تو همقطار من بودی

هنوز عکس تو درقاب خاطرم پیداست
کنار پنجره چشم انتظار من بودی

بکوه غصه و غم اعتنا نمی کردم
که در کنار من و غمگسار من بودی

تو رفتی و دل من ماند و عالمی اندوه
تو رفتی آه ...که دارو ندار من بودی

 
شهودی
تبریز_30 تیر 97
کلمات کلیدی این مطلب :  مادر ، کوچ ، سفر ،

موضوعات :  اجتماعی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/4/31 در ساعت : 9:22:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  476


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین احسانی فر
1397/4/31 در ساعت : 21:47:39
درود بر شما برادرم
خداوند روح مادر شما را قرین آرامش و دخیل خلد برین گرداند.
زیبا سرودید
علی شهودی
1397/5/1 در ساعت : 0:29:51
سلام و سپاس از بزرگواری آن برادر و هم قلم عزیز خداوند اموات شما را بیامرزاد
صمد ذیفر
1397/4/31 در ساعت : 13:4:16
سلام
در ودتان جناب شهودی عزیز
روح مادران سفر کرد ه شاد و یادشان گرامی
علی شهودی
1397/4/31 در ساعت : 13:12:26
سلام و سپاس از لطف و محبت همیشگی حضرتعالی . در پناه حق سالم و سر حال باشید ان شاالله
بازدید امروز : 41,243 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,999,843
logo-samandehi