ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نقش خیال
جانا بنگر این دلِ درمانده چه حال است
یک لحظه دگر زندگیم بی تو محال است
 
سستی مکن ای ساقیِ سرمست که گویند ...
از بهرِ شفا خوردنِ یک جرعه حلال است
 
جمعی به درِ میکده ات بست نشستند
از بس که شرابِ کهنت پاک و زلال است
 
در چشمِ خمار و خمِ ابروت چه سرّریست
تنها رخ زیبای توام نقش خیال است
 
قومی به سرِ زلفِ تو آرام گرفتند
گر جعدِ تو دام است کجا جایِ ملال است
 
آنجا دگر از کعبه و بتخانه اثر نیست
در پیچ و خمش وصفِ جمالست و جلال است
 
افلاک همه خاکِ کفِ پای تو هستند
قرصِ قمر از طرز نگاهِ تو هلال است
 
اقمار که هیچند در این واقعه خورشید ...
از ترکشِ مژگانِ تو در حالِ زوال است
 
هیهات که در بزم شما جای بدان نیست
سرگرمی ما سوته دلان چشمِ غزال است
 
معمارِ فلک هستی و ما گرد و غباریم ...
خاک و ‌ گلِ ما عاقبتش ظرفِ سفال است
 
دزدانه نگه کرده ام امروز تو را باز ...
ساقی بده جامی که دگر وقتِ وصال است
 
 
 
 
 مهران ساغری
 
97/02/19
کلمات کلیدی این مطلب :  خیال ، ملال ، شراب ، قمر ، ساقی ، مهران ساغری ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1397/2/19 در ساعت : 18:33:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  493


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,065 | بازدید دیروز : 23,897 | بازدید کل : 124,951,008
logo-samandehi