آهی که در نفس نفسِ هق هقِ من است
از دوریِ تو همنفسِ سابقِ من! است
تکثیر در تقابلِ بی انتها شده ...
دردی که بینِ آینه های دقِ من است
این پاره های دل که به دریای عشقِ تو
عمری شده ست ماسه نشین قایقِ من است
هر دم به یادِ عشقِ تو غم همدمم شده
من عاشقِ غمِ تو و غم عاشقِ من است
گفتم بمان کنارم و گفتی که:((می روم...
با آن که هم نشینیِ او لایقِ من است))
گفتم برو که با خوشی ات دلخوشم. ولی
این اولین دروغِ دلِ صادقِ من است
آخر مرا به بادِ فنا می دهد همین...
آهی که در نفس نفسِ هق هقِ من است
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)
تاریخ ارسال :
1397/1/15 در ساعت : 10:45:36
| تعداد مشاهده این شعر :
777
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.