((خیّـاط باشـــی ...))


ســوزن بیـاور تـا وفـایم را بِـدوزم
بـایـد همیـن یک لا قبایـم را بِـدوزم

بـد پاره شد پیراهـن حـال و هـوایـم
حالـی بـده ، حـال و هـوایم را بدوزم

نزدیک شـو ، نزدیک تر، از پیـرهن تـا
بر دامنـت ، شَـرم و حیایم را بِـدوزم

فردا که آزادی و عریانـی یکـی شـد
بـایـد نگـاه نـاروایـم را بـدوزم !

می ترسم از تـدبیرِ دولت مردِ بـی غم
امداد کن ، خـوف و رجایـم را بـدوزم

از بس که دست دیگران در جیبِ من رفت
بایـد که جیـب نـخ نمـایم را بـدوزم

نانها که آجر شد ، رُکود است وکِسـادی
تصمیـم دارم تنگنـایـم را بـدوزم !
 

بایـد بدوزم هر چه را بیهـوده بـوده
حتـی مسـیر اِشـتهایـم را بـدوزم

شـاید که مجبـورم به جُـرم آدمیّـت
از فـرق سـر تـا انتهـایـم را بـدوزم

من مدعی بودم که دین دارم ، از این پس
بـاید کـه چـاک اِدعـایم را بـدوزم

بایـد خـدا را از خـدایـان پس بگیرم !
انگیـزه شـو ، بـال دعـایم را بـدوزم

بایـد کـه بِشـکافم تـمام غصـه هـا را
با وصـله ی عشـقت ، صـفایم را بـدوزم

هم آسـمان ، فـرصت بـده تا بر لبانـت
جـاذب تریـن شعـرِ رَهـایم را بـدوزم

خیّـاط باشی می شَـوم تـا بـر تـن تـو
آغـوشِ تَنـگِ بـی ریایـم را بـدوزم


(( جاذب نیکو ))


تقدیم به همه ی عاشقانی که با وجود ناملایمات بسیار، بر تن هم لباس برازنده ای از مهر و عشق می پوشـانند و زیر پرچم سه رنگ ایران  اسلامی با رهنمودهای رهبر معظم به دنبال مطالبات به حق خود هستند و فتنه گران و فتنه جویان را محکوم می کنند ...

مهربان باشیم عزیزان