ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ازعقاب خانلری...
ازعقاب خانلری...
 
قاصدان،ازپیکری بی سر،خبر آورده اند
وای! ازتوران سیاوش را مگر آورده اند !؟
 
آرزوهای زنی این روزها گل داده است 
شیرمردش را سرانجام از سفر آورده اند
 
همسری را،تاببیند سرنوشت خویش را،
روی نعش مردخود،بی بال و پر آورده اند
 
مادری را،با تمام حسرت خود،صبح زود
روی تابوت پسر،خونین جگر آورده اند
 
وای از این سرنوشت،ازاین همه نامردمی،
پیکر فرزند را پیش پدر آورده اند
 
تا مگر آن نخل بی سر را ببیند خواهری
همچنان خورشید،اورا شعله ور آورده اند
 
داغ ها ازبس فراوان است در این روزگار
درخیابان،دسته دسته،نوحه گر آورده اند
 
فصل ها،در گیرودار خشک سالی مانده اند
بس دمار از مردم این شهر،درآورده اند !
 
باسبک بالیِ این تابوت روی دوش شهر
پاره هایی استخوان از یک پسر آورده اند
 
آسمان انگار از پرواز خالی مانده است
از عقاب خانلری یک مشت پر آورده اند.
کلمات کلیدی این مطلب :  عغاب،پیکر،سیاوش،سر،مادر،پسر،داغ ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1396/8/13 در ساعت : 20:7:29   |  تعداد مشاهده این شعر :  682


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  حمید معلم زاده     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
قاصدان،ازپیکری بی سر،خبر آورده اند وای! ازتوران سیاوش را مگر آورده اند !؟
علی گیاهی
1396/8/14 در ساعت : 10:29:55
درود استاد -دستمریزاد
محمدرضا جعفری
1396/8/13 در ساعت : 21:57:19
باسلام / اجرتان با سیدالشهدا ع
حنظله ربانی
1396/8/13 در ساعت : 22:2:12
درود هزار درود بر شما جناب صفادل
قلمتان نویسا
خلیل ذکاوت
1396/8/14 در ساعت : 11:24:16
با سلام.

داغ ها از بس فراوان است در این روزگار/در خیابان دسته دسته نوحه گر آورده اند.

احسنت.
بازدید امروز : 9,008 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,230,215
logo-samandehi