ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نبض


 



بر بام های بلند وحشی



با موهایت به سمتی می وزی



من در خیابانی



که در چهارراهی اندوهناک می شود



در هیاهوی ستیغ بام ها



بام های دیگر را نگاه می کنی



من به خواب های دیشب فکر می کنم



با هم خیابان ها را معنی می کنیم



از شهری به شهر دیگر



در چهارراه ها



میدان ها



(گاهی سممبلشان



پیراهن هایمان را رنگین می کند)



در جایی,صندلی را می نشینیم



چای می نوشیم



نبض مرا می گیری



من نبض تو را



و زمان



ما را به چای بعدی دعوت می کند



می اندیشیم



به روزهایی که در این میدان ها مسدود شده است



قمار می کنیم



سر پیراهن هایمان



و گاهی به سلامتی چیزهایی عجیب



چیز می خوریم



گریه می کنیم



در بام های بلند و تیز



یه در خیابانی



که در چهار راهی



اندوهناک می شود


کلمات کلیدی این مطلب :  نبض ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/8/1 در ساعت : 23:53:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  1115


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/8/2 در ساعت : 1:12:56
سلام و عرض ادب
شعر شیوایی بود ، خواندم و لذت بردم
و اما پیشنهادی برای زیبا تر شدن
1 - در سطر سوم < من در خیابانی > من اضافه است " در خیابانی " کافیست
2 - دو سطر مانده به آخر < به در خیابانی > به اضافیست و باید حذف شود
متشکرم
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 12 روز و 22 ساعت و 52 دقیقه و 27 ثانیه است همراه شماییم 455842347.540 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,335 | بازدید دیروز : 7,962 | بازدید کل : 123,455,584
logo-samandehi