«برای شهدای قهرمان آتش نشان،تهران- پلاسکو،برای مادران وپدران داغدیده،برای آتش نشان فداکار،شهید مهدی صفادل، برای من،برای تو»
مگير خرده اگر اشتباه مي گريم
به جاي خنده چنين قاه قاه مي گريم
سپيد بخت تر از ماه اول سالم
اگر به چشم شمايان سياه مي گريم
عميق زخم مرا هيچ كس نمي فهمد
به روي نعش خودم راه راه مي گريم
كجاست ماه بلندم كه تا نظاره كند
پلنگ وار در اين پر تگاه مي گريم
دوباره سهم تو اي عشق! بي نصيبي شد
نخواه شعر تر از من، نخواه، مي گريم
نه راه پيش، نه ياراي اين كه برگردم
به انتظار تو در ايستگاه مي گريم
قطار آمد و انگار قرن هفتم بود
بساط دلهره شد روبه راه، مي گريم
قطار آمد و چنگيز ارمغان آورد
ميان آتش و خون بي پناه مي گريم
به سرنوشت من اي شهر، گاه مي خندي
به سرنوشت تو اي شهر، گاه مي گريم
هزار پشته ي اندوه مي كشم بر دوش
ميان هاله اي از درد و آه مي گريم
ميان آهن و آتش تو را رها كردند
بگو! به جرم كدامين گناه...؟ مي گريم
تو با طناب برادر به چاه افتادي
و من به داغ پسر، چاه چاه مي گريم
مگير خرده اگر اشتباه مي گريم
به جاي خنده چنين قاه قاه مي گريم !