سلام بر شاعر عزیز
از ویزگی های این شعر وطنی دوری از حس ناسیونالیستی است
در بعضی از شعرها ی وطنی به تحقیر دیگر ملل پرداخته می شود و یا ادعاهای نژاد پرستانه در امیخته می شود در این شعر قابلیت های وطن شاعر با تمام جنبه های تاریخی ان مطرح شده است بدون اینکه خوی نژاد پرستی در ان دیده شود
به این بیت از ایرج میرزا توجه کنید
اشرف و انجب تمام ملل /یاد گار قدیم دورانیم
ایرج میرزا ادعا کرده است که ملت ایران شریف ترین و نجیب ترین ملت هست
در این بیت خوی و ویژگی نژاد پرستانه یا اعتقاد به نژاد برتر دیده می شود همین خرده اعتقادات است که ناگهان پدیده هایی مثل هیتلر را به وجود می اورد
یا شاعرانی مثل فردوسی هرگاه به سمت نوعی تفاخر حرکت می کنند نوعی تحقیر ملت ها و نژاد ها دیده می شود روان شناسان بر این عقیده اند که تحقیر دیگران نتیجه عقده گشایی ناشی از شکست است
فردوسی وقتی نمی تواند با شکست ایرانیان از اعراب برخوردی منطقی و حاکی ازواقعیت داشته باشد رو به تحقیر نژاد ها و وقومیت های مختلف می اورد سلطان محمود غزنوی را به دلیل ظالم بودنش مورد سر زنش قرار نمی دهد بلکه او را به دلیل نژاد و ...تحقیر می کند
شعر جناب خدابخش صفا دل در مقایسه با بعضی از اشعار وطنی مثلا شعر باغ من اخوان ثالت از وضوح بیشتر برخودارست اخوان ثالت با باغ و ابر و اسمان و نیز پاییز تا حدی به سمت نماد پیش رفته است و تا حدودی از مستقیم گویی دور شده است اما جناب صفادل ترجیح داده است که به صورت آشکارا در خصوص وطن گزاره های شاعرانه ارایه دهد
البته از حق نمی توان گذشت که در بعضی از ابیات با اشاره های اشکار برخورد شاعرانه بسیاری خوبی صورت گرفته است ترکیب شناسنامه ی فرهادی از نمونه های این برخورد شاعرانه است
یا در بیت
از دستبرد دیو سپید،از هزار بند،
آسوده باش،فرصت آزادی شماست!
گرچه دیو سپید اشاره اشکار به هفت داستان رستم و هفت ماجرایی است که بر او گذشته است اما شاعر با عمومیت بخشی ان و تسری ان به زمان حال تا حد زیادی شاعرانه عمل کرده است و اما در ابیاتی مثل
این پرچم سه رنگ که در اهتزاز باد!
این، خود نشان عزت وآزادی شماست
دنیا جهنمی ست بدون وطن مرا
این خاک اساس دلخوشی و شادی شماست
پله ی ترازوی شعر به سمت رابطه های اشکار تر و کمتر شاعرانه پیش رفته است
مصراع
هر پنج فصل این وطن آبادی شماست
نیز شاعر با عدول از یک هنجار پذیرفته شده (چهار فصل عبور) کرده است و با این هنجار شکنی با عث کند و کاو ذهنی مخاطب شده است گرچه حقیز چندان با پایان بندی این مصراع و مصراع قبل موافق نیستم عنصر غافلگیری که باید در مطلع غزل باشد در این بیت نیست
جناب صفادل
در شعر چندین بار از صفت اشاره این استفاده شده است با کمی تمهید اندیشی می شد از بسامد این واژه در شعر کاست
مثلا در ترکیب وصفی این بیستون کاملا این زاید به نظر می رسد بکار بردن صف اشاره در خصوص اسم خاص جایگاهی ندارد مگر اینکه از ساختار مقایسه ای استفاده شود مثلا کسی بگوید این نیشابور ان نیشابور نیست
در بیت
این پرچم سه رنگ که در اهتزاز باد!
این، خود نشان عزت وآزادی شماست
در این بیت حرف ربط که بعد از پرچم سه رنگ را فقط می توان به ضرورت وزن پذیرفت و گرنه جایگاه نحویی و معنایی خاصی ندارد
برای شاعر بزرگ کشورمان جناب صفادل ارزوی موفقیت و سلامتی دارم