ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نثر ادبی
(نثر ادبی) دلم وادی خشکسالیهاست چشمهایم از دود دوزخهای اضطراب میسوزند گونه هایم بستر شبگریه های نفسگیر و بیصدای بی حوصله گیست , آشفته ام چون بادهای پریشانی که از برهوت بی سرانجام تردید و تنهایی میگذرند. غمی عمیق مرا در خود بلعیده , فرو میریزم در ظلمت, در چاه بی پایان نا امیدی. وهم هولناک پوچی مرا فراگرفته است. نفسهایم به شماره افتاده نبض احساسم کند میزند. مگذار مرگ طومار قلبم را بیرحمانه در هم بپیچد و پنجره ی پلکهای دلشکسته ام را برای همیشه ببندد و پرونده ی بودنم را به بایگانی بی خاطره ی نیستی بسپارد. مرا به من ببخش و به جویباران پر از زمزمه بازگردان به سرزمین پروانه ها و برکه های پر قو, زیر درختان روشن سیب و نارنج به میعادگاههای عطرآگین عهد جوانی و روح پاییزیم را با عطر بنفشه ها و پونه های وحشی درهم بیامیز . مرا بی چتر به کوچه های خیس باران اسفند ببر و پنجره ای رو به کهکشانهای تخیل برایم باز کن . مرا ببخش که بی حوصله شدم و دستهای احساس تو را رها کردم. مرا ببخش و دوباره عاشقم کن به چشمهایی که از یاد بردم زندگی زیباتر از آن است که فکر میکردم قول میدهم همیشه عاشق بمانم و هیچوقت دستهای کریم احساس تو را رها نکنم ای عشق مرا به من ببخش. (رحیمی رامهرمزی) اشعار رحیمی رامهرمزی https://telegram.me/rahimiramhormozi

موضوعات :  نثر ادبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/12/6 در ساعت : 12:28:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  791


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 5,697 | بازدید دیروز : 12,455 | بازدید کل : 122,534,751
logo-samandehi