ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به استاد مشفق کاشانی(در کوچه باغ خاطره چشم انتظار بود)



به روح زلال شاعر آیینه ها استاد مشفق کاشانی عزیز و به بهانه اولین سالگرد عروج ملکوتی ایشان

 

در کوچه باغ خاطره ،چشم انتظار بود
مثل نسیم رفت و زمان بی قرار بود

رگبار غم وزید از آنسوی آسمان
وقتی که قلب تنگ زمین در فشار بود

باران گرفت و چشم فلک لاله پوش شد
همچون گلاب ،رونق سنگ مزار بود

پرزد ولی زبان غزل دم گرفته است
"مشفق " برای اهل ادب،افتخار بود

هر آینه ،"صلای غم" از عشق جان گرفت
آیینه بود ،"محتشم" روزگار بود

بازاین چه شورش است،که در جان"مشفق "است۱
اهل دلی که غرق تمنّای یار بود

با شور کربلا ،همه شب نوحه می سرود*
الحق برای اهل ولا، اعتبار بود

باید سرود، زندگی اهل درد را *
از او که مثل آینه ای بی غبار بود

محمدمهدی عبدالهی

*:اشاره به کتاب های (صلای غم) و ( شب همه شب) و (سرود زندگی )استاد مشفق کاشانی
۱ :اشاره به تضمین ترکیب بند محتشم کاشانی توسط استاد مشفق کاشانی

کلمات کلیدی این مطلب :  انتظار ، آسمان ، باران ، مشفق ، محتشم ، کربلا ، نوحه ، محمدمهدی عبدالهی ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1394/10/22 در ساعت : 23:53:18   |  تعداد مشاهده این شعر :  1133


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیده پارسافر
1394/10/25 در ساعت : 16:56:2
سلام استاد.بسیارعالی بود.سپاس
فواد شجا ع الدینی
1394/10/23 در ساعت : 14:58:26
با سلام و درود خدمت استاد عبدالهی عزیز
ممنون از قلم توانای شما
مصطفی پورکریمی
1394/10/23 در ساعت : 22:45:14
احسنت بسیار عالی و به موقع و تحسین برانگیز بود
خدایش بیامرزاد
صمد ذیفر
1394/10/24 در ساعت : 15:4:59
سلام
در ودتان جناب عبدالهی عزیز
روحشان شاد و یادشان گرامی
بازدید امروز : 26,787 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,191,098
logo-samandehi