ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زمان کم است

به جز غم ات ، دل غمیگین ما که چاره ندارد
چقدر خوب که دریای غم کناره ندارد

شبیه جمله ی گنگی ست بی تو جمله جهانم
چه بی قرار نهادی که یک گزاره ندارد

دمی به لطف نظر کن به بی قراری دنیا
به بی قراری طفلی که گاهواره ندارد

کنایتی ست جهان در ادامه چون تو نباشی
ندارد ارزش ، شعری که استعاره ندارد

زمان کم است زمین هم امام خواهد اگرچه
زمین لیاقت رویت به یک نظاره ندارد

بیا که مظهر نوری که ماه رو به ظهوری
که رو سیاهی این آسمان ستاره ندارد

خدا کند که بیایی تو را ندیده نمیرم
جهان که فرصت جان کندن دوباره ندارد

بیا که خسته ام از میزگرد و صحبتِ غیبت
ظهور گردهمایی و جشنواره ندارد

خداکند که بیایی و دوباره بیایی
که کار خیر نیازی به استخاره ندارد

کلمات کلیدی این مطلب :  امام_زمان ، ظهور ، شعر ، احسان_محمدی ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/7/1 در ساعت : 12:15:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1289


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1394/7/1 در ساعت : 17:18:46
می خواستم ذیل این غزل صمیمی ، امضای تایید یا به عبارتی «خوشم آمد» بگذارم اما یک لغزش کوچک وزنی در مصراع اول بیت مقطع مانع شد:
خدا کند که بیایی و دوباره بیایی...
اگر مثلا گفته شود:
خدا کند که بیایی خدا کند که بیایی...
وزن درست می شود؛ علاوه بر اینکه ملاحت تاکید را هم دارد.در این جا بیت مطلع غزل و مصراع مورد اشاره را به روال مقاطعه کاران(!)قدیمی
تقطیع می کنم.مبنای افاعیلی غزل هست:مفاعلن-فعلاتن-مفاعلن-فعلاتن...:
به جز غمت-مفاعلن/دل غمگی-فعلاتن/ن ما که چا-مفاعلن/ره ندارد-فعلاتن...
چقدر خو-مفاعلن/ب که دریا-فعلاتن/ی غم کنا-مفاعلن/ره ندارد-فعلاتن...
خدا کند-مفاعلن/که بیایی-فعلاتن/و دوباره-فعلاتن/بیایی-فعولن....
اما اگر آنطور که گفتم باشد:
خدا کند-مفاعلن/که بیایی-فعلاتن/خدا کند-مفاعلن/که بیایی-فعلاتن...می بینید که مبنای افعیلی مخدوش نمی شود و به عبارتی خلل وزنی پیش نمی آید
و اما نگاهی گذرا بر این بیت:
در مصراع اول بیت مطلع «که» بنا به ضرورت وزنی آمده است والا با وجود «که» ی مناسب در مصراع دوم نیازی به آوردن آن «که» نبود.مثلا اگر شاعر می گفت:
به جز قبول غمت دل مسیر چاره ندارد...
از یک لحاظ دیگر هم -به جز حذف «که»-قابل قبولتر بود و آن آوردن پذیرش غم از سوی دل است.یعنی اگر کلمه ای مثل «قبول» در مصراع نگنجد معنا لنگ می زند.شاعر می گوید:دل غمگین ما به جز غمت چاره ندارد.خوب؛به جز چه کار کردن غمت؟قبول آن ؟کشتن آن؟به هر حال باید چیزی باشد.البته این مصراع را که نوشتم به عنوان مثال است وگرنه با آوردن «مسیر» چندان راضی نیستم.حال با مصراع پیشنهادی و تلفیقش با مصراع دوم مطلع ، بیت را بخوانید:
به جز قبول غمت دل مسیر چاره ندارد
چقدر خوب که دریای غم کناره ندارد...
از اینکه بگوییم برای دریا «کرانه» مناسبتر از «کناره» است می گذریم ؛ چون شاعر بنا به ضرورت قافیه «کناره» را جایگزین «کرانه»کرده است.انصافا شما تا کنون چند بار و از چند نفرشنیده اید که بگویند:دریای به کناره ی فلان...یا دریای بی کنار فلان؟به جای دریای بی کرانه ی فلان...یا دریای بیکران فلان.نکته ی دیگر اینکه شاعر خواسته در مصراع دوم بیت مطلع ظرافت ابیات شعر سبک هندی (اصفهانی) را پیاده کند که چندان موفق نبوده است....در ابیات دیگر موارد مهمی برای بررسی ندیدم....و اما نقد یک شعر نه یعنی اینکه فقط عیوبش را بگویی بلکه باید از حسن آن هم گفت. و من به مصداق «عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی» عرض می کنم:ابیات دوم و چهارم زیباترین و فاخرترین ابیات این غزل است.در ذهن خود مرور کنید«جمله ی گنگ» و «نهاد و گزاره» ایضا«کنایه» و «استعاره» را.....برای شاعر عزیز توفیق آرزومندم.


زهرا شعبانی
1394/7/1 در ساعت : 12:39:32
احسنت
عالی بود جناب جناب محمدی
احسان محمدی
1394/7/1 در ساعت : 14:6:0
نظر لطف شماست بزرگوار . ممنونم
بهرام مژدهی
1394/7/2 در ساعت : 10:41:46
سلام و درودهاااااا ب شما
بازدید امروز : 5,605 | بازدید دیروز : 50,765 | بازدید کل : 124,607,674
logo-samandehi