سلام
غزلی از امین نورالهی خواندیم. شاعری که در حال و هوای شعر امروز تغزل می کند و نفس می کشد. مثل بیشتر آثار شعر جوان امروز به ویژه در حوزه شعر مهدوی که شاهد استفاده شعرای جوان از کدهای ضربدری و نتیجه گیری های از قبل پیش بینی شده هستیم، کار اخیر امین نورالهی هم از این جرگه و جریان است:
استفاده از ظرفیت های تکراری در این عرصه:
فرعون، موسی، ابابیل، کعبه،
و استفاده ای تک بعدی که شاعر از اسامی و رویین تنی مشترک اسفندیار و آشیل کرده است:
اسفندیار سلطه طلب با لوای دین
این بار با شمایل آشیل آمده ست
علاوه بر مطالب بالا، نشانه های سخنرانی و آثار پدیده طلبه -شاعری، پیش بینی شده زنده یاد سیدحسن حسینی به چشم می خورد.
استفاده از واژگانی که بارها در مراسم رسمی و اداری شنیده ایم:
سلطه طلب
لوای دین
و...
و نکته دیگر این که فقر امضاء و تشخص شاعرانه همچنان در شعر آیینی جوان ما مشهود است برای توضیح بیشتر غزل نورالهی را قیاس کنید با این غزل از دوست دیگری:
وعـده ي انجـيـل
از كي خزان نرفته ابابـيل مي رسـد؟
شايـد دوباره ابرهـه با پيـل مي رسـد
چون موعد هلاكت فرعـون مصر شد
با پاي خود به مهلكـه ي نـيل مي رسـد
وقتـي بنـا شود كه خورد لشگـري شكست
تيـر قضـا به قـوزك آشـيـل مـي رسـد
وقتـي زبان ز گـفـتن حـق منـع مي شود
دست قـلـم به قبضـه ي تمثــيل مي رسـد
از نسـل آدمـيـم ولي پـشت ما يقـيـن
گـر بنگـري به تيـره ي قابـيل مي رسـد
ما تشنگـان خـون بـرادر شـديم و ليـك
با تيـغ تشنـه وا رث ها بــيل مي رسـد
تا كي اسير خدعه و مسحـور سامـري ؟
موسـاي ما ز طور به تعجيـل مي رسـد
از اعتـلاي عرش ندا مي زند مسيـح
آ خـر زمان وعـده ي ا نجيـل مي رسـد
بر ايـن عـقيـده بوده و هـسـتنـد قـوم مـا
روزي نگـا رگـم شـده ي ا يـل مي رسـد
سال فـرا ق سال سكـوت ا سـت و ا نتظار
ايـن سـال هـم به لحظـه ي تحـويـل مي رسـد
سروده : محمد مهدي جعفريان -