باران غزل
در حال و هوای ماه رجب و ایام اعتکاف
...و وقت چیدن سکری است کز گیسوی تو جاری ست
همان وقتی که باران غزل در موی تو جاری ست
به قصد توست زنبیل تجرد روی دوش من
ببین در جاده ها این قدر عاشق سوی تو جاری ست
دلت را دست ساقی ها بده شاید شفا گیرد
که در این روزها جریان می در جوی تو جاری ست
در این اوقات خوش عکس مه افتاده ست یا خورشید
که آثار حلول نور در ابروی تو جاری ست
نشستم روبروی پنجره ... شب غرق لاهوت است
و از سمت همه ذرات عالم بوی تو جاری ست
دلم تنگ است تا کنج غزلها معتکف گردم
بریزد در گریبان نفحه ای کز کوی تو جاری ست
****
بزن بیرون که باران غزل بر خاک می بارد
نسیم جنت الخلد از فضا در موی تو جاریست
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1394/2/6 در ساعت : 0:20:55
| تعداد مشاهده این شعر :
461
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.