ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دردِ دل
شکایت میکنم از دل،مرا درگیر آهم کرد
برایم ساخت مرهم ها، و با دردی تباهم کرد
 
نظر بر آسمان کردم،نشسته ماه،تنهایی
دلم خون گشت، با اشکی،جدا از چشم ماهم کرد
 
نرفتم آمدم ماندم درین شهری که باران نیست
من و آن دار تنهایی که این دل سرپناهم کرد
 
نشستم گوشهٔ ایوان ،نگاهم میکُشد خورشید
که با سرخیِ چشمانش دم مردن نگاهم کرد
 
منم قاتل،که این هفته دوباره جمعه را کشتم
خودم میدانم،اما دل دوباره بی گناهم کرد
 
برای روز میعادی،گره هستم کر و کورم
که بر تنها شدن آن روز ،‌ دل من را گواهم کرد
 
من از بیگانگان هرگز،ننالم چونکه فهمیدم
دل من آشنایی کرد، آخر روسیاهم کرد
 
دل از دل میبُرم آخر،دلم را میبَرم سویی
که با این دردِ دل،آنی،فراموشش نخواهم کرد
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  انتظار ، تنهایی ، درد دل ، ظهور ، جمعه ، غروب ،


   تاریخ ارسال  :   1393/11/28 در ساعت : 2:46:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  682


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/11/30 در ساعت : 9:19:26
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
درود بر شما
زيبا سروديد
سید علی مرتضوی
1393/11/30 در ساعت : 12:49:10
سلام به برادر عزیز
ممنون از شما
صمد ذیفر
1393/11/29 در ساعت : 21:6:18
سلام .
درود ســیـــّــــد عزیز .
قلم تان پاینده و پویا .
(()))((()))((()))((()))((()))((()))
دل از دل می بُرم آخر،دلم را می بَرم سویی
که با این دردِ دل،آنی،فراموشش نخواهم کرد
سید علی مرتضوی
1393/11/29 در ساعت : 22:21:8
عرض سلام و ادب
ممنون از لطف شما
بازدید امروز : 10,470 | بازدید دیروز : 58,829 | بازدید کل : 124,027,899
logo-samandehi