ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مکث
رفته چون چشمه که رفته ست به دریای قشنگ
قایق کوچک دیروز ،از این برکه ی تنگ

رفته چون بال پرستو ، به گلوگاه نسیم
قصه ی غربت مردان اساطیری جنگ

رفته اما همه تاول زده پاهای عبور
بسکه لنگید ، در این کوچه ی پر چاله و سنگ

مانده در لای غزل  قافیه ی سرخ   انار

خون سرخ است چکیده ست ، به ژرفای فشنگ

مانده بر سر در این کوچه ی بن بست ، سرود
وغزل های نجیبی که سروده ست تفنگ

مانده خط های موازی که به فرصت نرسید
مثل فریاد نفس های اهورایی جنگ

و خدا از دل میدان خیابان جاری ست
مثل یک چشمه ی جوشنده در این قل قل منگ

وخدا روی پلاکی ست بزرگ است و بزرگ
سردر کوچه تاریخ ، نوشته ست ، درنگ

وخدا خواست غزل مکث کند، ثانیه را
در همان لحظه که بارید ، مضامین قشنگ

اکرم بهرامچی

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/11/17 در ساعت : 20:5:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  496


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اله یار خادمیان
1393/11/18 در ساعت : 7:5:32
سلام ودرود و سپاس بسیار خوب اجرت به بی بی
فاطمه زهرا اما تذکری وسوالی را لازم دانستم
جسارتم را ببخشید

اولن که توصیف کردن حضرت فاطمه به شاخه نیلو فر
شکننده و نازیبا و ناستوده می باشد چرا که گلی سر بهوا بی بو بعضا سر بار بر پایه ی دیگر در ختان و مزاحم
نا مقاوم و فصلی که با اندک هوای سرد فرو می ریزد
وبعد چه ارتباطی میتواند میان کلاغ و نیلو فر باشی
اگر خواستی بگویی که کلاغها سیاه پوش شدند تجمع ازدهام کردند که بازهم کلاغ سنبلی ناستوده می باشد در این مورد هم رد می باشد اگر نظ بنده درست بود اصلاح فر مایید
بازدید امروز : 5,880 | بازدید دیروز : 11,527 | بازدید کل : 123,018,773
logo-samandehi