ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خون عدل

گلوی آه مردم بود هر سو زیر چاقویی
پر از قداره بندان بود هر سویی و هر کویی
 
نه فریادی که برخیزاند این خواب هراسان را
نه شمعی تا کند روشن شبی را قدر سوسویی
 
تو اما آمدی با لشکری از آه مظلومان
نچربد تا به زور آه از این پس زور بازویی
 
تو اما آمدی تا داد از بیداد بستانی
اگر در پنجه ی شیری، اگر در چنگ چاقویی
 
اگر طاغوت خون عدل را در شیشه کرد، اما
پس از تو خون حق پایین نرفت از حلق زالویی
 
حساب کار ظالم بعد از این با توست، وقتی که
ترازو را تعادل می دهی با اخم ابرویی
 
دگر تخت قضاوت تکیه گاه شیر مردان است
دگر گرگی نیاندازد نگاه چپ به آهویی
o
به او و انقلابش وصله ی ظلمی نمی چسبد
آهای ای غرب وحشی راستی داری عجب رویی!

کلمات کلیدی این مطلب :  امام خمینی (ره) ، انقلاب ،


   تاریخ ارسال  :   1393/11/17 در ساعت : 1:0:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  908


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

پیمان سلیمانی
1393/11/17 در ساعت : 2:52:44
درود شاعر...
علی نظری سرمازه
1393/11/17 در ساعت : 1:8:35
درودشاعرگرامی زیبابودو واقعا معنا دار...
محمد حسین انصاری نژاد
1393/11/17 در ساعت : 9:57:21
سلام بردوست خوبم.
احسنت.دست مریزاد.
محمدرضا درانی نژاد
1393/11/17 در ساعت : 23:18:29
سلام دوست خوب و عزیز
شعر خوبی را از شما خواندم
ولی اگر به اشعار شاعرانی که روزی این حقیر با آنها
هم روزگار بودم مثل قیصر - حسن حسینی- نصرالله مردانی- مرحوم هراتی نگاه کنیم می بینیم که از واژه ها به نحو احسن در شعرهایشان بهره می بردند تا جایی که کلمات را به رستاخیزمی رساندند
سمند صاعقه زین کن سواره باید رفت *
خونم بخورید سرختر خواهم شد
و...
البته تصویر های زیبایی هم در شعر شما دیده می شود که مایه ی مباهات است
ترازو را تعادل می دهی با اخم ابرویی
موفق باشید
حسین نبی زاده اردکانی
1393/11/17 در ساعت : 23:12:15
درود و ایام مبارک باد.
به او و انقلابش وصله ی ظلمی نمی چسبد
آهای ای غرب وحشی راستی داری عجب رویی!
مرضیه عاطفی
1393/11/17 در ساعت : 19:17:33
سلام و آفرین بر این شور انقلابی
همواره در این مسیر مستدام باشید
یاعلی(ع)
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 9 ساعت و 22 دقیقه و 57 ثانیه است همراه شماییم 455448177.763 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 4,229 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,416,407
logo-samandehi