چهل منزل چنین کژمژ، مگر مست اند محمل ها
چه محمل ها، که مدهوش اند و حیران اند منزل ها
کدامین کاروان است این که مجنون وار می آید؟
وَ سالارش چنین برده است از افلاکیان دل ها
از این لولی وشان آشوب مستامست می خیزد
که می خواری این قوم است هر جا نقل محفل ها
چه نوری از دهان خمره ی خورشید می جوشد؟
که مستان را، ز پیش دیده افتاده است حایل ها
از این منزل به آن منزل به دام افتاده صدها دل
دلا هرگز مشو غافل از این دردانه حاصل ها
کدامین لب چه آبی از سبوی تشنگی خورده است؟
که مست افتاده در دریای طف تا امن ساحل ها
به میدان جنون هردم سماعی تازه آغازد
بشوید جان و تن در بارش شمشیر قاتل ها
چهل منزل به یاد کربلا در ساغرم می ریز
الا یا ایهاالساقی ادر کاساً و ناولها
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/6/15 در ساعت : 15:33:58
| تعداد مشاهده این شعر :
1193
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.